«روح‌الله» سطرهای نانوشته درباره امام خمینی(ره) را پر کرد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «روح‌الله»، نوشته هادی حکیمیان از معدود آثار ادبی درباره امام(ره) است که از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

اگرچه تاکنون آثار متعددی درباره انقلاب اسلامی و شخصیت ممتاز امام(ره) نوشته شده، اما به نظر می‌رسد عمده کارهای منتشر شده با رویکرد علمی و پژوهشی و با تمرکز نویسنده بر چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. در این میان طی دهه‌های گذشته خلأ یک کار ادبی که قصد داشته باشد با رویکردی هنری به شخصیت و زندگی امام(ره) بپردازد، احساس می‌شد. از این منظر، کتاب حکیمیان در واقع تلاشی است برای پر کردن سطرهای نانوشته از امام(ره)؛ مطالبه‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید فرموده بودند:

«امام یک شخصیّت برجسته‌ی کم‌نظیر در تاریخ است؛ ما درباره‌ی امام چقدر کتاب نوشته‌ایم؟ چه نوشته‌ایم؟ اینها خیلی مهم است. این کارها باید انجام بگیرد.»

خبرگزاری تسنیم به‌مناسبت انتشار تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب، با سید جواد حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به گفت‌وگو پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

*تسنیم: آقای دکتر حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی شما در حوزه تاریخ و جریان‌شناسی سیاسی است. باتوجه به اینکه آثار متعددی در این حوزه را بررسی و مطالعه کرده‌اید، بفرمایید که کتاب «روح‌الله» چه وجه تمایزی نسبت به کارهای مشابه گذشته دارد؟

در حوزه تاریخ انقلاب دو رویکرد وجود دارد؛ یک رویکرد علمی، پژوهشی و دانشگاهی است که به بررسی و تحلیل جریان‌شناسی سیاسی و موضوعاتی مانند جامعه‌شناسی انقلاب، حوادث بعد از آن و … می‌پردازد. این حوزه هم در داخل و هم در خارج از کشور فعال است و تاکنون آثار متعددی با توجه به این رویکرد نوشته و منتشر شده است. رویکرد دوم؛ سبک کارهای ادبی و هنری است که پدیده انقلاب اسلامی در قلم نویسندگان و هنر هنرمندان خود را نشان می‌دهد.

عمده آثاری که درباره شخصیت حضرت امام(ره) نوشته شده، مبتنی بر رویکردهای تاریخی و پژوهشی بوده است؛ در این آثار معمولاً این مد نظر نویسندگان بوده که ایشان در چه سالی به دنیا آمدند؟ چه زمانی وارد فعالیت‌های سیاسی شدند؟ در جریان پیروزی انقلاب چه وقایعی رخ داد و … . ما تا پیش از کتاب «روح‌الله» درباره امام(ره) یک رمان ادبی نداشتیم که از منظر ادبی و هنری به زندگی امام(ره)، مبارزات و ابعاد مختلف شخصیتی ایشان بپردازد. کتاب «روح‌الله» در واقع این خلأ را پر کرده است. نویسنده در این اثر، قلم خود را به خدمت امام(ره) درآورده و رمانی مستند که در عین در نظر گرفتن روایتی ادبی، به تاریخ پایبند است، خلق کرده.

قلم نویسنده در کتاب «روح‌الله» به‌گونه‌ای است که مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند، از سوی دیگر مستند هم هست و تخیل نویسنده در پرداختن به برش‌های مختلف زندگی امام(ره) راه ندارد. این در حالی است که کتاب‌های ادبی عمدتاً از روی تخیل نویسنده نوشته می‌شوند. همچنین، ما در کتاب «روح‌الله» با یک قهرمان واقعی روبرو هستیم؛ برخلاف کتاب‌های ادبی که قهرمان داستان، زاده تخیل نویسنده است. قلم هنرمندانه، دیگر ویژگی کتاب «روح‌الله» است که می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند.

کتاب , امام خمینی , تقریظ ,

*تسنیم: همانطور که شما هم اشاره فرمودید، کتاب «روح‌الله» جمع میان ادبیات و تاریخ است؛ این در حالی است که پایبند بودن به تاریخ، آن هم تاریخ معاصر، چالش‌ها و محدودیت‌هایی را برای نویسنده داستان و رمان ایجاد می‌کند. حکیمیان چطور توانسته از این محدودیت، فرصت خلق کند؟

نقطه قوت کتاب هم همین است. نویسنده هم توانسته به تاریخ وفادار باشد و هم روایت‌های صحیح تاریخی را بیاورد و در قالب رمان ارائه کند؛ این در حالی است که در تجربه‌های دیگر نویسندگان مانند کتاب «گاندی» ما شاهد این هستیم که نویسنده بخش‌هایی به زندگی او اضافه کرده که حاصل تخیل اوست و مبنای واقعیت ندارد.

 

حکیمیان در «روح‌الله» نشان می‌دهد که هم به تاریخ مسلط است و هم به فنون ادبی و نویسندگی. یکی از بخش‌های خواندنی کتاب که در نتیجه این قلم خلق می‌شود، مربوط به ماجرای شهادت امام صادق(ع) و سخنرانی امام(ره) در فیضیه قم در فروردین سال 1342 است. این بخش از تاریخ پیش‌تر توسط کتاب‌های متعددی که از مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دیگر مراکز منتشر شده، تشریح شده است، اما نویسنده «روح‌الله» این بخش را چنان به خامه قلم درآورده که از نقاط قوت کتاب به شمار می‌آید. 

*تسنیم: در کتاب «روح‌الله» ما شاهد ارائه مستندات تاریخی جدیدی هستیم که به راحتی به دست نویسنده نیامده است؛ این در حالی است که استفاده از اسناد انقلاب، از ضرورت‌های امروز نویسندگان و جامعه است؛ اسنادی که روشن‌کننده تاریخ امروز ما و پاسخگوی بسیاری از شبهات و سوالات نسل جوان است. به عنوان یک پژوهشگر تا چه اندازه با این دست از محدودیت‌ها مواجه شدید و عدم دسترسی به آن را یک چالش بر سر راه پژوهشگران و نویسندگان این حوزه می‌دانید؟

حبس اسناد یک چالش جدی در تاریخ انقلاب است؛ به همین دلیل معتقدم که ما باید به یک نظام‌نامه  در زمینه توزیع و نشر اسناد انقلاب برسیم. این ضعف وجود دارد که پژوهشگران ما ایده‌های زیادی در تاریخ انقلاب  دارند که می‌تواند موجب خلق کارهایی مانند «روح‌الله» شود و رمان‌ها و کتاب‌های متعددی در این مسیر نوشته شود تا نسل جوان با آن ارتباط برقرار کند، اما باید در هزارتوی مشکلات دسترسی به اسناد با این معضل دست و پنجه نرم کنند. مراکز اسنادی باید این را بپذیرند که نسبت به این امر مسئول هستند.

البته این را باید در ادامه بگویم که در کتاب «روح‌الله» روایت شاذی از امام(ره) نیست که پیش‌تر ذکر نشده باشد، اما نویسنده به جنبه‌های جدیدی از زندگی ایشان پرداخته‌ که معمولاً در کتاب‌های علمی و دانشگاهی مورد توجه نیست؛ مانند اینکه امام(ره) در دهه 30 تابستان‌ها خانواده را به امامزاده داوود می‌بردند که شرایط آب و هوایی بهتری داشت و خودشان نیز به درس و بحث می‌پرداختند. این مسائل معمولاً در کتاب‌های ادبی مورد توجه است و نویسنده می‌تواند از آن استفاده کند.

کتاب , امام خمینی , تقریظ ,

*تسنیم: نویسنده کتاب مدعی است که نامه امام(ره) در سال 1327 درباره اسرائیل برای اولین‌بار در این کتاب ارائه شده است.

در قدیم اینطور رسم بود که طلبه‌ای دفترش را می‌داد و از علما می‌خواست که به یادگار چیزی بنویسند. امام(ره) نیز به درخواست طلبه‌ای، به جای یادگاری در دو صفحه وضعیت موجود جهان اسلام و لزوم مقابله با جریان کفر را تأکید و تشریح می‌کنند. نویسنده می‌تواند بگوید برای اولین‌بار، اما این سندی است که کمتر به آن پرداخته شده. هنر نویسنده این است که جنبه‌هایی را که در رویکرد علمی مورد توجه قرار نمی‌گیرد، کشف کند و به آنها در اثر خود بپردازد که این موضوع در کتاب «روح‌الله» به خوبی دیده می‌شود. 

*تسنیم: انتشار این نامه نشان می‌دهد که امام(ره) از دهه 20، یعنی زمانی که اسرائیل چندان مورد توجه نبود، دغدغه آینده فلسطین را داشتند و نسبت به خطر اسرائیل برای جهان اسلام آگاه بودند. بازخوانی اندیشه‌های امام(ره) در این زمینه امروز که فلسطین بیش از هر زمان دیگری در صدر اخبار است و توجه جامعه جهانی به آن معطوف شده، بیش از هر زمان دیگری ما را به آینده‌نگری امام(ره) می‌رساند. بفرمایید که این دغدغه از چه زمانی در اندیشه‌های امام(ره) دیده می‌شود؟

ما بدون شک در تاریخ معاصر زنده شدن مسئله فلسطین را مدیون امام(ره) هستیم. مسئله ارتباط با رژیم صهیونیستی یا به رسمیت شناختن آن داشت در منطقه عادی می‌شد، اگر واقعه هفت اکتبر رخ نمی‌داد، ماجرای فلسطیین در منطقه گم می‌شد و برخی از کشورهای منطقه آن را به رسمیت می‌شناختند. مهمترین پیامد هفت اکتبر این بود که مشروعیت ارتباط با اسرائیل را از بین برد و هیچ کشوری الآن به راحتی نمی‌تواند بگوید که به پیمان ابراهیم می‌پیوندد.

شبیه این اتفاق حدود 80 سال پیش که امام(ره) مبارزات خود را شروع کرده بودند، دیده می‌شود. رژیم پهلوی در آستانه محرم 1382 هجری قمری، سه شرط برای وعاظ اعلام می‌کند که انقدر نگویید اسلام در خطر است؛ علیه شاه چیزی نگویید، علیه اسرائیل هم حرفی نزنید. در کتاب «روح‌الله» هم به این ماجرا اشاره شده که امام(ره) به این مسئله اشاره می‌کنندکه چه پیوندی میان رژیم پهلوی و اسرائیل وجود دارد که به عنوان یکی از شروط مطرح می‌شود؟!

روشن‌بینی از ویژگی‌های امام(ره) بود که در دیگر مقاطع و اندیشه‌های ایشان نیز به خوبی می‌توان به آن رسید؛ از جمله اینکه ایشان هیچ‌گاه با جریان‌های التقاطی مانند مجاهدین خلق یا جریان‌های منحرف فکری ارتباط برقرار نکرد. در واقع ایشان آنچه را که هم‌عصران در آینه نمی‌دیدند، ایشان در خشت خام می‌دید. مسئله اسرائیل نیز از همین جنس است.

ایشان بارها تأکید کرده‌اند که اسرائیل غده سرطانی در منطقه است، توسط غربی‌‎ها حمایت می‌شود و تا زمانی که باشد، منطقه روی آرامش به خود نخواهد دید. نکته مهمتر دیگر این است که امام(ره) به درستی خوی استعماری جریان غرب را کشف کرده بودند. الآن متاسفانه بخشی از افراد و نخبگان خوی استعماری غرب را در نظر نمی‌گیرند و نگاه خوش‌بینانه نسبت به آن دارند. امام(ره) همیشه این دقت نظر را داشتند که غرب همواره این خوی را در سیاست‌های خود پنهان می‌کند.

کتاب , امام خمینی , تقریظ ,

وجه تمایز امام(ره) نسبت به دیگر علمای عصر نیز همین آینده‌نگری ایشان بود. ایشان برخلاف آیت‌الله کاشانی و آیت‌الله مدرس، همزمان با استکبار و استعمار جنگید. آیت‌الله مدرس در زمان حیات خود با استکبار سر سازش نداشت و آیت‌الله کاشانی نیز با استعمار انگلیس مبارزه کرد؛ اما امام(ره) با هر دو جریان مبارزه کردند و این دو را دو روی یک سکه می‌دیدند که منجر به تشکیل پهلوی شده و منافع آن را تأمین می‌کرد.

*تسنیم: امام(ره) ابعاد شخصیتی متعددی دارند؛ از فقه و علم و بحث گرفته تا فلسفه و عرفان و اخلاق؛ از سیاست گرفته تا مرجعیت دینی و … . کدامیک از جنبه‌های زندگی و شخصیتی ایشان برای شما جذاب و قابل تأمل بوده است؟

قدرت روحی امام(ره). ایشان در زندگی بلایای مختلفی را تجربه کردند؛ از تبعید و توهین و تحقیر گرفته تا از دست دادن عزیزان و فرزندان و خیانت افراد نزدیک. ایشان در زندگی 80 و چند ساله خود، ناملایمات بسیاری را از سر گذراندند. ایشان در کودکی پدر خود را از دست دادند، در نوجوانی مادرشان دار فانی را وداع گفت و زندگی سختی داشتند. انواع مصیبت‌ها را در زندگی تجربه کردند، داغ فرزند دیدند اما قدرت روحی امام(ره) و اتکال ایشان به منبع لایزال الهی سبب شد تا از این موقعیت‌ها سربلند خارج شوند.

تصمیماتی که ایشان در این موقعیت‌ها گرفتند، ناشی از قدرت ایمان ایشان بود. یکی از این اتفاقات که در ماه‌های آخر حیات ایشان رخ داد، ماجرای آقای منتظری بود. ایشان نفر دوم مملکت بود اما امام(ره) مجبور شدند که ایشان را کنار بگذارند. یکی از سخت‌ترین پرونده‌های انقلاب، ماجرای آقای منتظری است. امام(ره) درباره دو نفر فرموده‌اند که پاره تن و حاصل عمر من: شهید مطهری و آقای منتظری. اما امام(ره) دو ماه قبل از رحلت در سال 68 تصمیم می‌گیرند که این فرد را کنار بگذارند، این تصمیم یک قدرت روحی می‌خواهد. در نهایت نیز ایشان در وصیت‌نامه می‌فرمایند که «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری‏‎ ‎‏امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران‏‎ ‎‏مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم». این مسائل، قدرت معنوی شخصیت ایشان را نشان می‌دهد که در دوره غیبت کبری کم‌نظیر است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پاشنه آشیل نشر ایران در ارتباطات بین‌المللی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، از نخستین دوره نشریاری تهران که دو هفته پیش در حاشیه سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد،‌ به عنوان مهمترین رویداد برگزار شده در حوزه ارتباطات بین‌المللی نشر در ایران یاد کرده‌اند‌، تجربه‌ای که به گفته ناشران موفق برگزار شد و نزدیک به 168 پیش قرارداد برای نشر ایران به ارمغان آورد.

اما در جریان برگزاری نشریاری تهران بیش ار 30 نماینده ناشران و آگانس‌های ادبی خارجی به ایران آمدند،‌ بسیاری از ان‌ها برای نخستین‌بار به ایران آمده و با نمایشگاه کتاب تهران آشنا می‌شدند،‌ فارغ از شگفتی‌ساز بودن برگزاری نمایشگاه کتاب تهران با این شکل و شمایل برای آن‌ها و خودنمایی ظرفیت نشر و تصویرگری کتاب کودک و نوجوان برای آن‌ها،‌ نکته‌ای که تقریبا عمده ناشران خارجی در نشریاری تهران در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم بر آن تاکید داشتند،‌ نوعی بی‌اعتمادی نسبت به ناشران ایرانی بود‌، بی اعتمادی که در طی سال‌های اخیر و در جریان فعالیت برخی از ناشران در محیط بین‌الملل به وجود آمده بود.

از نیمه دوم دهه 90‌، نشر ایران تلاش کرده به صورت حرفه‌ای تر وارد بازار نشر جهانی شود،‌ در این میان با توجه به اینکه ایران با توجه به شرایطی فعلی به کنوانسیون برن نپوسته است،‌ ناشران بسیاری بدون رعایت قواعد و قوانین این بازار سخت‌گیرانه اقدام به فعالیت کرده‌اند،‌ همان‌هایی که ترجمه‌های مختلفی از کتاب‌های خارجی را بدون رعایت قوانین رایت ترجمه و منتشر کرده‌اند.

حالا این اتفاق موجب شده تا ناشران خارجی کمتر تمایل به ارتباط با ناشر ایرانی داشته باشند و یا در ارتباطات خود بسیار محتاطانه عمل کنند‌، اما آیا این همه ماجرای ارتباط ناشران ایرانی با ناشر خارجی است؟ آیا در نشر ایران هیچ کتابی بدون رعایت قوانین بین‌الملل منتشر نمی‌شود؟ آیا رعایت قوانین رایت تنها با پیوستن ایران به کنوانسیون برن باید اجرایی شود؟ اساساً‌ ایران حتما باید به برن بپیوندد تا بتواند اعتماد جهانی نشر را به دست آورد؟

تجربه بسیاری از ناشران موفق فعلی در بازار ایران که سال‌هاست با ناشران خارجی در ارتباط‌اند نشان می‌دهد که عمل به یک منشور اخلاقی نانوشته و امضا نشده بین این ناشران و فضای نشر بین‌الملل موجب شده تا تجربه موفقی برای اعتماد به ناشران ایرانی در بازار جهانی نشر ایجاد شود.

محمدحسین بهرامی مدیر انتشارات و آژانس ادبی نخل سبز در این زمینه به تسنیم می‌گوید: جمع‌بندی اهالی نشر و فرهنگ ایران این است که ایران از یک جایی برای ورود به بازار جهانی نشر باید شروع کند،‌ با برگزاری فلوشیپ نشر تهران خواه ناخواه ناشران ایرانی با فضای بین‌الملل ارتباط برقرار کردند.

وی ادامه می‌دهد فضایی که تاکنون در حوزه نشر بین‌الملل در نمایشگاه کتاب تهران وجود داشت،‌ فضایی نبود که بتوان به آن بازار جهانی گفت،‌ وزارت ارشاد از سال‌ها پیش تلاش داشت تا در نمایشگاه‌های بین المللی چنین فضایی را ایجاد کند،‌ از نویسندگان و ناشرانی برای حضور حمایت می‌کرد،‌ اما با وجود همه این تلاش‌‌ها این اتفاق به صورت کامل رخ نداده است.و چرا که ظرفیت ما بسیار بالاتر است.

بهرامی می‌گوید: برگزاری مداوم نشریاری تهران می‌تواند این بستر را ایجاد کند که به صورت واقعی و ملموس ایران وارد فضای تعاملات بین‌المللی کتاب شود، البته مسیر بلندی در پیش است.

وی درواکنش به این انتقاد که عدم رعایت قوانین کپی‌رایت از سوی ناشران ایرانی مهمترین مانع در ارتباط درست نشر ایران با بازارهای جهان است می‌گوید:  این یک واقعیت است، این مساله وجود دارد و در ارتباط با ناشران خارجی بسیار زیاد دیده و شنیده‌ایم که به نوعی شاکی هستند و اعتماد ندارند.

بهرامی می‌افزاید: اما روی دیگر سکه این است که بسیاری از ناشران ایران با ناشران بین‌المللی ارتباط کاری دارند،‌ به صورت کلی این انتقاد به  ناشران ایرانی وجود دارد،‌ اما با وجود اینکه ما به کنوانسیون برن نپیوستیم‌، بسیاری از ناشران ایرانی رایت کتاب‌‌ها را از ناشران خارجی خریداری کرده و به حقوق بین‌الملل نشر وفادار هستند.

وی می‌گوید: ناشران ایرانی کم‌کم به این نتیجه رسیده‌اند که اگر بخواهند در بازار جهانی نشر نقش‌آفرینی کنند چاره‌ای ندارند جز اینکه خودشان هم رعایت مسائل حقوقی را کنند حتی اگر به کنوانسیون برن هم نپیوندیم ما یک تعهد داخلی و درونی را باید داشته باشیم و این قوانین را رعایت کنیم، کم‌کم ناشران خارجی هم ناشران حرفه‌ای بازار نشر ایران را خواهند شناخت و شناخت نیز خود تعهدی را برای ناشر ایجاد می‌کند که خلاف قواعد بین‌المللی رفتار نکند.

 بهرامی در پایان شفافیت در حمایت از ناشران در رویدادهایی مانند نشریاری را ضرورت اولیه ادامه‌دار بودن موفق آن دانست و می‌گوید:‌ ناشران خارجی باید به صورت شفاف بدانند پروسه حمایت گرنت ایران چیست؟ چه برنامه‌ای برای نشریاری در نمایشگاه سال آینده داریم؟ این شفافیت‌ها موجب می‌شود که طرف خارجی برای آینده تعاملات با ایران برنامه‌ریزی کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

از تئوری تا کاربرد هوش مصنوعی در پژوهش


به گزارش خبرگزاری تسنیم‌، «از تئوری تا کاربرد هوش مصنوعی در پژوهش: معرفی ابزارهای پیشرفته» از عناوین تازه‌های نشر است که به معرفی ابزارها و روش‌های کاربردی هوش مصنوعی در عرصه پژوهش‌های علمی می‌پردازد.

این کتاب به قلم کاوه منگلی کهتویی و حانیه باشی‌زاده فخار نگاشته شده و با هدف توانمندسازی پژوهشگران و دانشجویان در بهره‌گیری از قابلیت‌های هوش مصنوعی، مجموعه‌ای از ابزارها و شیوه‌های نوین را با زبانی روان و ساختاری آموزشی ارائه کرده است. محتوای کتاب به گونه‌ای طراحی شده که مخاطبان آن، بدون نیاز به دانش تخصصی در برنامه‌نویسی یا علوم رایانه، بتوانند از فناوری‌های هوشمند در بهبود و تسهیل فرآیندهای پژوهشی خود استفاده کنند.

در این اثر، طیفی متنوع از فناوری‌های نوین معرفی شده که پژوهشگران را در گردآوری، تحلیل، مدیریت و نگارش داده‌ها یاری می‌رساند. استفاده از این ابزارها می‌تواند به شکل‌گیری پژوهش‌های دقیق‌تر، سریع‌تر و با کیفیت علمی بالاتر منجر شود. این کتاب مرجعی قابل اعتماد برای تمامی پژوهشگران در حوزه‌های علوم انسانی، اجتماعی، پایه، پزشکی، مهندسی و سایر رشته‌ها به شمار می‌رود.

با گسترش نقش فناوری‌های هوشمند در تولید علم و انجام تحقیقات، نیاز به منابعی کاربردی و قابل‌فهم برای جامعه علمی بیش از گذشته احساس می‌شود. این کتاب با معرفی دقیق و کاربردی ابزارهایی مانند دستیارهای نگارش، ابزارهای تحلیل داده، سامانه‌های بازیابی منابع علمی، ترجمه‌گرهای تخصصی و پلتفرم‌های ارزیابی متون علمی، گامی مؤثر در پاسخ به این نیاز برداشته است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «روح‌الله» منتشر شد


به گزارش خبرگزاری تسنیم‌، در چهارمین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه 11 خرداد 1404) طی مراسمی در یک نشست پژوهشی در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور نویسنده کتاب و جمعی از کارشناسان و پژوهشگران، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «روح‌الله» منتشر شد.

متن تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر این کتاب به‌شرح زیر است:

«بسمه تعالی

ــ این کتاب توانسته است چهره‌ای نزدیک به واقع از امام خمینی ترسیم کند؛ خردمندی‌، دوراندیشی، ایمان ناب،‌ اخلاص در عمل، اراده‌ی پولادین، باور ژرف به گفته و عمل و هدف خود، شجاعت بی‌نظیر، دانش گسترده، روح لطیف و زلال، امید و اعتماد به خدا…، و البته ویژگی‌های دیگری هم هست که این نویسنده به آن دست نیافته است، امام خمینی در این کتاب ــ بحقّ ــ رهبری بزرگ و بی‌نظیر است که باور او به مردمش، نیمی از محصول کار او را تشکیل می‌دهد.

رهبر انقلاب ,

من هم مانند نویسنده می‌گویم؛ خدا خمینی را تا ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه برای اسلام و مسلمین نگه‌دارد.

مطالعه‌ این کتاب برای نسل جوان ما بسیار سودمند است.

مرداد 1403».

کتاب «روح‌الله» روایت مستند زندگی امام خمینی (قدّس سرّه) است که توسط هادی حکیمیان در 412 صفحه به نگارش درآمده و توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

تأکید رهبر انقلاب بر انتشار تقریظ‌ها و تقویت جریان انقلاب


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهارمین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی به‌مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب «روح‌الله»، اثر هادی حکیمیان صبح امروز، 11 خردادماه، در آستانه سالروز ارتحال امام خمینی(ره) در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب برگزار شد.

محمدرضا کائینی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، با بیان اینکه از حدود 30 سال پیش یعنی در اواسط دهه 70 تخریب نام امام(ره) شروع شد و انتشار تقریظ بر این کتاب و دیگر آثار مشابه در واقع پادزهری بر تخریب نام امام(ره) است، گفت: جریانی که از اواسط دهه 70 شروع شد، عملاً به این نتیجه رسیده بود که با خط امام(ره) نمی‌شود کشور را اداره کرد. با این حال از عکس و تصویر و نام ایشان استفاده می‌کردند و سران آنها حتی به نام و عکس امام فتنه و علیه نظام و انقلاب اعلام موضع می‌کردند.

نثر کتاب «روح‌الله» همانند نثر آل احمد است

وی با اشاره به امتیاز کتاب «روح‌الله» نسبت به دیگر آثار مشابه افزود: ما هنوز اثر بایسته‌ای درباره امام(ره) و حتی انقلاب تولید نکردیم. الآن هم علی‌رغم همه تلاش‌ها اثری که اجماع و یا شبه اجماع کارشناسان را داشته باشد، تولید نشده است. از این منظر، کتاب آقای حکیمیان نقطه عطفی است برای این جریان.

کائینی با بیان اینکه نویسنده با نگارش «روح‌الله» گام بلندی در این راه برداشته است، افزود: این کتاب یک زندگی‌نامه نیست؛ وقایع زندگی امام(ره) را بسط نداده اما وارد هر موضوعی شده، آن را کامل پرداخته و نشان داده که بر موضوع اشراف دارد. از جمله امتیازات محتوایی کتاب این است که نویسنده تلاش کرده از اسناد کمتر منتشر شده یا منتشر نشده استفاده کند.

به گفته این پژوهشگر؛ ما در مورد بسیاری از شخصیت‌ها اشباع کاذب ایجاد کردیم و وقتی به زندگی آنها نزدیک می‌شویم، می‌بینیم که چه ناگفته‌های بسیاری در زندگی آنها وجود دارد. درباره امام(ره) هم این موضوع صدق می‌کند. از این منظر، حکیمیان دو سند ارائه کرده که از جمله ویژگی‌های کتاب به شمار می‌رود؛ حرف نو، سند نو و حتی تصویر نو در جذاب‌تر کردن اثر مؤثر است؛ از این جهت تلاش حکیمیان ارزشمند است.

وی با بیان اینکه حکیمیان در کتاب «روح‌الله» به آرای امام(ره) در دوره پیش از پیروزی انقلاب توجه نشان داده و این یکی از موضوعات مغفول درباره امام(ره) است، گفت: شخصیت امام(ره) از کودکی با سیاست پیوند خورده بود. شناخت ایشان از وقایع به‌گونه‌ای بود که اصلاً قابل مقایسه با دیگر علما نبود؛ به‌طوری که اشراف و اطلاعات ایشان تعجب برخی از آقایان را برانگیخته بود. 

کائینی اشراف حکیمیان بر گروه‌های مختلف سیاسی را از دیگر نقاط قوت کتاب برشمرد و درباره نثر کتاب یادآور شد: نثر «روح‌الله» شبیه نثر آل احمد است و اگر کسی با انس پیدا کند، روی او تأثیر خواهد گذاشت.

مهدی ابراهیم‌زاده، معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، در این نشست با بیان اینکه “در جریان معرفی تقریظ‌ها از کشف استعدادهای جوان که شاید هنوز در دوره انقلاب به دنیا نیامده بودند، شگفت‌زده می‌شویم.”، گفت: این‌ها ثمره درختی هستند که امام(ره) بنا نهاده بودند؛ ثمراتی که خودشان باعث غبطه رهبر انقلاب می‌شوند و ایشان اصرار دارند که انتشار تقریظ ادامه پیدا کند و این جریان تقویت شود.

وی ادامه داد: در تقریظ‌های قبل به شهدا و فرهنگ جهاد و شهادت می‌پرداختیم، در این نشست به کسی می‌پردازیم که معمار و اصل جریان انقلاب و فرهنگ انقلابی است و امروز خود را در چهره فرزندان مقاومت از یمن تا لبنان و فلسطین نشان می‌دهد.

او گفت: پرداختن به امام(ره) پرداختن به اصل و ریشه ماست. تلألو و درخشش شخصیت ایشان به‌گونه‌ای است که طیف وسیعی از افراد از چپ و مارکسیست گرفته تا دیگر گروه‌ها را ذیل فرهنگ اسلامی متحد می‌کند و انقلاب را به پیروزی می‌رساند، امیدواریم جریان فرهنگی انقلاب امروز هم بتواند در پیروزی جبهه مقاومت ما را مدد برساند.

امام(ره) رمز بقای انقلاب را همانند رمز پیروزی آن می‌دانند

شهره پیرانی، پژوهشگر، در بخش دیگری از این نشست به موضوع تداوم انقلاب پرداخت و با طرح این شبهه که در زمان رحلت امام(ره) برخی فکر می‌کردند انقلاب به پایان راه رسیده است، گفت: دو دلیل برای رد این نظریه مطرح شد؛ نخست آنکه انقلاب اسلامی یک انقلاب تک نفره نبود و دوم اینکه تشییع امام(ره)، پایگاه مردمی انقلاب را نشان داد؛ اتفاقی که بارها پس از آن نیز تکرار شد.

وی با بیان اینکه نظریه‌های مختلفی درباره تداوم انقلاب مطرح شده است، یادآور شد: امام(ره) در روز بعد از پیروزی انقلاب در سخنرانی 23 بهمن 57 بحث تداوم انقلاب را مطرح می‌کنند و حفظ و تداوم آن را یک تکلیف الهی می‌دانند و تاکید دارند که انقلاب شعبه ولایت رسول خداست. ایشان بر این تأکید دارند که انقلاب اسلامی نه تنها در ایران که می‌تواند الهام‌بخش مردم دنیا در مبارزه با استعمار باشد که این امر، مفهوم جهانی بودن انقلاب را با تاکید بر اسلامی بودن، مطرح می‌کند.

وی افزود: امام(ره) رمز بقای انقلاب را همانند رمز پیروزی آن مانند انگیزه الهی، حکومت اسلامی، وحدت مردم و… می‌دانند. در کتاب «روح‌الله» روی بحث توکل به خدا، وحدت کلمه و حضور مردم بارها به عنوان حفظ و تداوم انقلاب مطرح شده است.

پیرانی با بیان اینکه پیروزی انقلاب سخت است اما تداوم آن سخت‌تر است، ادامه داد: انقلاب یک رویداد تاریخی نیست؛ بلکه یک مسئولیت همیشگی است و همه مردم باید به آن توجه کنند.

وی با تأکید بر اینکه بیانیه گام دوم انقلاب نمود بارزی از تداوم انقلاب است، یادآور شد: در این بیانیه با طرح مباحثی چون مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی، اتکا به جوانان، توسعه فرهنگ انقلابی، ایجاد انگیزه، تأکید بر عدالت اجتماعی و … در جهت تداوم انقلاب تأکید شده است. بر این اساس، بر تربیت نسل آگاه و امیدوار که دشمن خارجی و داخلی را بشناسد و پای کار بماند برای رسیدن به این منظور تأکید شده است.

سطرهای خواندنی کتاب «روح‌الله»

وحید یامین‌پور، نویسنده، نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه مردم امام(ره) را مرد نظرکرده می‌دیدند که قرار است شرایط را تغییر دهد، گفت: حقیقت معقول نهضت رسول خدا(ص) باید در قالب زمان تجلی پیدا می‌کرد. این حقیقت در آیین‌های شیعه تجدید می‌شد اما با امام(ره) این حقیقت در تاریخ تجلی پیدا کرد.

وی با بیان اینکه کتاب «روح‌الله» توانسته این مسئله را در بخش‌هایی از کتاب شکوفا کند، افزود: نمونه آن را می‌توان در روایت‌های 15 خرداد در کتاب دید. یکی از دقت‌هایی که در کتاب دیده می‌شود، این است که نویسنده در مواقع حساس روایت را از زبان دیگران نقل کرده است که نمونه‌ای از آن را می‌توان در سوالات همسر پاکروان درباره امام(ره) دید که همسرش می‌گوید این آدم، آدم عجیبی است و ایمانش به آینده در زبان نمی‌گنجد.

به گفته وی؛ کتاب «روح‌الله» علی‌رغم اینکه گاه لحن تاریخی و گزارشی می‌گیرد، در لحظه‌هایی فرد را در مواجهه با حقیقت تاریخ قرار می‌دهد؛ حقیقت انقلاب ودیعه‌ای است از قرن‌ها پیش که در جان شیعیان بوده است.

انقلاب اسلامی و تغییر تعاریف رایج نظریه‌پردازان

سجاد صفارهرندی، پژوهشگر، نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه امام(ره) وجوه مختلفی دارند اما مهمترین وجه شخصیت ایشان، رهبری انقلاب اسلامی است، گفت: نسبت انقلاب با امام(ره) متفاوت با نسبت انقلابات دیگر با رهبرانشان است. پیش و پس از انقلاب وقایعی در سطح جهان داشتیم که به حق و ناحق تعبیر انقلاب شد و رهبرانی برای آن معرفی شدند، اما نسبتی که انقلاب با امام(ره) دارد متفاوت با همه این‌هاست.

وی با تأکید بر اینکه این نظر، فارغ از علقه به شخصیت امام(ره) و کاملاً یک گزاره جامعه‌شناختی است، یادآور شد: در ادبیات جامعه‌شناسی، درباره چرایی وقوع انقلاب‌ها نگاه مسلطی وجود داشت که می‌گفت لحظه‌ای هستند که سیستم با بحران مواجهه است، گرفتار ورشکستگی و فروریختگی می‌شود و در این موقعیت است که افرادی که دارای شأن سیاسی هستند و یا زیرک‌اند، سوار این تلاطم‌ها می‌شوند و ماجرا را با کامیابی خود به پایان می‌برند. انقلابات بزرگی که مثال‌های کلاسیک جامعه‌شناسی هستند، مؤید این تعریف‌اند مانند انقلاب فرانسه که در اثر دچار شدن به قحطی سنگین رخ داد.

وی با بیان اینکه در تعاریف جامعه‌شناختی، انقلابات ایجاد نمی‌شوند بلکه به وجود می‌آید، ادامه داد: در این میان، انقلاب اسلامی ابطال‌کننده این تصور بود. ایران با مسئله استبداد، فاصله طبقاتی، مشکلات اقتصادی و معیشتی و… مواجه بود اما این‌ها به خودی خود زمینه‌ساز انقلاب نبود. افرادی هم در آن مقطع برآوردی از نزدیک بودن انقلاب نداشتند اما انقلاب رخ داد و صورت‌بندی نظریه رایج در زمینه انقلاب را دگرگون کرد.

این پژوهشگر با بیان اینکه سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا مدل‌های نظری پیشین فروریخت؟، اضافه کرد: پاسخی که به آن رسیدند، این بود که اینجا برای اولین‌بار یک انقلاب ساخته شد و این کاری است که رهبری انقلاب آن را انجام داد. بعدها بحث کنش و اراده که در ادبیات نظری در صورت‌بندی انقلاب‌ها جا نداشت، جای جدی‌تری باز کرد و ما در انقلاب اسلامی آن را به خوبی دیدیم. نکته جالب اینجاست کسی که خود در مرکز این ماجراست، برای خود هیچ نقشی نمی‌بیند؛ در حالی که جهانی او را اصل ماجرا می‌داند، او از عطا و فیض الهی سخن می‌گوید؛ البته نه به تعارف، بلکه از اعماق وجود.

شخصیت امام(ره) مانند اقیانوسی بود که رودخانه حوادث بر او تأثیری نداشت

ابراهیم برزگر، استاد دانشگاه، در بخش دیگری از این نشست، به ابعادی از شخصیت امام(ره) اشاره کرد و گفت: امام(ره) در سیر و سلوک شخصی دنبال تهذیب نفس و قائل به این بودند که خودسازی قبل از جامعه‌سازی لازم و ضروری است؛ در واقع در نظر ایشان، بعد از خودسازی است که فرد می‌تواند بر ملت یا امت تأثیر بگذارد. امام(ره) در این سیر و سلوک شخصی، به دنبال مسابقه با خود بود که البته این هم نوعی از فلسفه زندگی است که در آن فرد تلاش می‌کند هر روزش متفاوت با دیروزش باشد.

وی ادامه داد: در گام بعد، امام(ره) بعد از انقلاب می‌فرماید که برنامه درازمدت ما انسان‌سازی و کادرسازی است. خود ایشان تعبیر می‌کند که اسلام، کارخانه انسان‌سازی است. با تمرکز بر شخصیت امام(ره) می‌توانیم به صورت اعجازآمیزی در تربیت نسل جوان و سیاستمداران عمل کنیم.

به گفته این استاد دانشگاه؛ امام(ره) معتقد است که اگر انسان مالک نفسش شود، محرک‌های بیرونی او را تحریک نمی‌کند و مستی شهرت، تملق دیگران و… او را منفعل نمی‌کند، در روز شکست ناامید و در پیروزی مغرور نمی‌شود. در توصیه‌هایی که امام(ره) به شخصیت‌های سیاسی به ویژه بنی‌صدر داشت، تاکید داشتند که حال فرد در مقاطع مختلف تغییر نکند. به همین جهت است که امام(ره) به تملق دیگران حساس بودند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دادند‌.

برزگز با اشاره به دیگر ویژگی‌های شخصیتی امام(ره)، سعه صدر را از جمله این خصائص دانست و افزود: شخصیت امام(ره) مانند اقیانوسی بود که رودخانه حوادث بر او تأثیری نداشت و او را منفعل نمی‌کرد. سیاست دوستی و سیاست دشمنی امام(ره) از دیگر ویژگی‌های ایشان بود که براساس آن، از اختلافات رد می‌شوند و از انشعاب مردم جلوگیری می‌کنند.

این استاد دانشگاه یادآور شد: خلوص امام(ره) سبب شد که ابر و باد و مه و خورشید در خدمت ایشان قرار گیرد که نمونه آن را می‌توان در واقعه طبس دید. حل مسئله سنت و مدرنیته از دیگر توانایی‌ها و ویژگی‌های امام راحل(ره) بود که توانست معمای 150 ساله‌ای را حل کند که آیا اسلام می‌تواند نظام سیاسی ایجاد کند یا خیر؟ امام(ره) توانست انقلابی را با گزاره دینی ایجاد کند.

وی در ادامه به تمدن‌سازی در ادامه نهضت امام(ره) اشاره و سنگ‌اندازی غرب در این مسیر را به عنوان یکی از جنایت‌ها یاد کرد.

امام(ره) افسانه آمریکا را به عنوان کشور سلطه‌گر خیرخواه واژگون کرد

حکیمه سقای بی ریا، پژوهشگر، در بخشی از این نشست با بیان اینکه حرکت امام(ره) یک بُعد نرم‌افزاری دارد و یک بُعد سخت‌افزاری، گفت: بُعد نرم‌افزاری حرکت امام(ره) این بود که افسانه آمریکا را به عنوان کشور سلطه‌گر خیرخواه واژگون کرد. شروع این حرکت را در اعتراض به کاپیتولاسیون می‌بینیم که ایشان در این سخنرانی، بارها از کلمه «خطر» استفاده کردند.

وی با بیان اینکه تیزبینی امام(ره) را می‌توان در این مسیر دید، افزود: امام(ره) توانستند این تصویر از آمریکا را از بین ببرند، اسلام ناب را روی کار بیاورند و این امر به عنوان حرکت جدیدی در بازخوانی شخصیت حضرت امام می‌تواند ما را کمک کند؛ به ویژه آنکه امروز نظام سلطه از درون مورد نقد جدی از درون قرار گرفته است. 

تقریظ رهبر انقلاب مایه قوت قلب من شد

هادی حکیمیان، نویسنده کتاب «روح‌الله» با بیان اینکه سوالی که در نسل جوان مطرح می‌شود این است که چرا باید درباره امام(ره) بخوانیم و بنویسیم، گفت: بیشترین تأثیر را سیره و اندیشه‌های امام(ره) روی زندگی ما دارد؛ چه طرفداران امام و انقلاب و چه مخالفان متاثر از شخصیت ایشان هستند. به شدت زندگی همه ما متأثر از آرا و اندیشه‌های ایشان است؛ پس لازم است که همه ایشان را بشناسند.

وی با بیان اینکه در اتمسفری زندگی می‌کنیم که متأثر از اندیشه‌های ایشان است، به سه سوال اساسی که کتاب «روح‌الله» در پی پاسخ دادن به آن است، افزود: در هنگام نگارش، مخاطب اصلی کتاب را نسلی در نظر گرفتم که دوران رهبری امام را درک نکردند. دلم می‌خواست کتابی بنویسم که آحاد مردم آن را بخوانند و نثر روان و جذابیت‌های رمان‌گونه برای خوانندگان داشته باشد. من تلاشم را کردم امیدوارم مخاطب هم آن را بپسندد.

نویسنده «روح‌الله» با بیان اینکه در کتاب حاضر تلاش داشتم به سه سوال اساسی پاسخ دهم، اضافه کرد: مطرح می‌شود که چه لزومی داشت در سال 57 در ایران انقلاب رخ دهد، چرا این انقلاب باید صبغه دینی داشته باشد و چرا یکی از مؤلفه‌های این انقلاب مذهبی باید غرب‌ستیزی باشد و چرا باید این مؤلفه تا امروز حفظ شود؟ وی با بیان اینکه هنگام نگارش کتاب همیشه یک دلهره‌ای داشتم که عکس‌العمل خوانندگان چه خواهد بود؟

وی افزود: چون شخصیت امام(ره) یک شخصیت معاصر است و مردم و شخصیت‌های داخلی و خارجی و خانواده و همراهان ایشان، از امام(ره) تصویر دارند. دلهره داشتم که نگویند کتاب، با آن تصویر مغایر است که تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب باعث امید و دلگرمی ما شد. رهبر انقلاب به عنوان نزدیک‌ترین فرد به امام(ره) این تصویر را تأیید کردند و این مایه قوت قلب من شد و امید مضاعفی داد که با این پشت‌گرمی در این عرصه کار کنم.

امام(ره) صدای اسلام در عصر ماست

قاسم تبریزی، پژوهشگر حوزه تاریخ، نیز در بخشی از این نشست با بیان اینکه ارکان انقلاب در سه رکن است، گفت: ایدئولوژی اسلام‌ساز، فرهنگ و تمدن اسلامی و حکومت اسلامی. امام(ره) اسلام و قرآن را احیا کرد. نظریه حضرت امام(ره) در ارائه انقلاب چیزی جز اسلام، قرآن و سیره اهل بیت(ع) نیست.

او در ادامه با اشاره به سخن شهید صدر مبنی بر اینکه در امام(ره) ذوب شوید، آنگونه که او در اسلام ذوب شده است، ادامه داد: امام(ره) صدای اسلام در عصر ماست و اسلام را از غربت به متن جامعه آورد؛ اسلامی که جامعیت دارد و اسلام ناب محمدی است.

این پژوهشگر با اشاره به شخصیت امام(ره)، ایشان را عبد صالح خدا معرفی کرد و افزود: ایشان نشان داد که اسلام دین سیاست و حکومت است و باید حکومت کند؛ چنانکه در گذشته در زمان پیامبر(ص) و امام علی(ع) نیز این حکومت تشکیل شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حفظ وگسترش زبان‌فارسی بخشی از دیپلماسی عمومی وزارت خارجه است


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یازدهمین گردهمایی موسسات فعال در آموزش زبان فارسی صبح امروز یکشنبه 11 خرداد در بنیاد سعدی برگزار شد. در این مراسم غلامعلی حداد عادل، رئیس بنیاد سعدی و نمایندگان جمعی از موسسات و نهادهای فعال در عرصه آموزش زبان فارسی حضور داشتند.

رمضانی معاون آموزشی و پژوهشی بنیاد سعدی نخستین سخنران این مراسم بود. او گفت: مفتخریم که امروز یازدهم خرداد به بهانه یازدهمین گردهمایی موسسات فعال در آموزش زبان فارسی در بنیاد سعدی گردهم آمدیم. خوشحالیم که امروز میزبان سیاستگذاران از دستگاه‌های مختلف، فرهیختگان و نمایندگان موسسات آموزشی باشیم.

وی ادامه داد: موضوع این گردهمایی، آموزش زبان فارسی و پذیرش دانشجویان خارجی در ایران است؛ به یاد دارید که در گردهمایی‌های پیشین به مفاهیمی همچون استانداردسازی آموزش زبان فارسی و کیفیت آن پرداخته شده است و این افتخار را داشتیم که از نهادهای مرتبط در این زمینه میزبانی کنیم.

غلامعلی حداد عادل سخنران دوم این مراسم بودکه در سخنانی گفت: اصل صحبت من در این جلسه این است که چرا وجود بنیادی به نام بنیاد سعدی ضرورت دارد و چرا باید در کشورمان، بنیادی با وظیفه بنیاد سعدی داشته باشیم؟ دقت داشته باشید که اهمیت زبان فارسی نه تنها برای ما ایرانیان مهم است، بلکه خارجی زبانان نیز آن را مهم می‌دانند. به عبارت دیگر، این مردم جهان بودند که فارسی آموختند و سراغش آمدند. بنابراین نیاز به آموزش زبان فارسی فقط از سمت ما نیست بلکه از سمت دیگران نیز هست.

وی با طرح یک پرسش صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: پرسش اصلی این است که چرا باید یک مرکز متمرکز برای آموزش زبان فارسی به دیگر افراد وجود داشته باشد؟ اولین دلیل این است که باید برای آموزش زبان فارسی مبانی علمی این رشته را بدانیم. باید توجه داشته باشیم که آموزش زبان به هم‌زبانان یک روش دارد و آموزش آن به بقیه، روش دیگری دارد. بنابراین نیاز به یک مبانی علمی داریم. جالب است بدانید که نخستین‌بار این رشته در دانشگاه علامه طباطبایی تاسیس شد و استادی که این فکر به ذهنش رسید، متخصص آموزش زبان انگلیسی بود.

وی اضافه کرد: ضرورت دوم این است که برای تحقق آموزش زبان فارسی به خارجیان باید از متخصصین استفاده کنیم؛ بنابراین باید جایی باشد تا کسانی که در دانشگاه‌ها آموزش دیدند را استخدام کند تا برای آموزش زبان فارسی در جهان فکر و کار کنند. دلیل سوم، ضرورت تالیف کتاب‌های آموزش زبان فارسی به خارجیان است. تا پیش از تأسیس بنیاد سعدی، اساتیدی مثل دکتر ثمره خودشان براساس علاقه شخصی دست به کار می‌شدند و کتاب می‌نوشتند؛ یا حتی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کتاب‌هایی را گردهم می‌آورند و آن را در دفاتر خود توزیع می‌کردند. کم و کیف کتاب‌هایی که از سال1357 تا سال 1390 (سال تاسیس بنیاد سعدی) تالیف شده است را بررسی کنید تا ببینید که چگونه بوده است؟ البته بنده نفی خدمات آنان را نمی‌کنم اما آن کتاب‌ها ماحصل تجربه یک استاد است اما در اینجا کار سترگی انجام شد و به صورت گروهی آثاری را می‌نویسیم. در حال حاضر بیش از 40 کتاب در موضوعات مختلف اعم از آموزش واژگان، نوشتن و خواندن و … تألیف کرده‌ایم و بسیاری از آنها به 14 یا 15 زبان دیگر ترجمه شده است. البته برنامه ما تالیف کتاب‌های بیشتری است.

او گفت: قدم بعدی تربیت معلم برای آموزش آن کتاب‌هاست. ما در بنیاد سعدی دوره‌های مختلفی برگزار و مدرسینی را تربیت کردیم. تاکنون به 600 نفر آموزش داده‌ایم و این افراد در حال افزایش است؛ بنده معتقدم که در این مسیر باید استانداردسازی کنیم. این موضوع سالها قبل در بنیاد آغاز شده بود و باید چیزی شبیه به تافل و آیلتس برای استانداردسازی داشته باشیم. به عبارت دیگر، باید ترازویی داشته باشیم تا بتوانیم ارزیابی کنیم که یک دانشجوی متقاضی یادگیری زبان فارسی در چه سطحی است و کار خود را در چه سطحی باید ادامه بدهد؟

رئیس بنیاد سعدی تاکید کرد: قدم بعدی تالیف کتاب‌های کمک آموزشی است؛ نمی‌شود به کسی آموزش زبان فارسی بدهید اما از کتاب‌های کمک درسی استفاده نکنید. این کتاب‌ها مثل یک مشوق است که باعث می‌شود زبان آموز به ادامه مسیر علاقه‌مند بشود. اگر بگویم در ازای تولید هر یک کتاب، نیازمند تولید  10 کتاب کمک آموزشی هستیم، سخن گزافه‌ای نیست. جالب است بدانید در هند نزدیک به 140 دانشکده داریم که در آن زبان فارسی تدریس می‌شود و دانشجو می‌پذیرد. در پاکستان نیز اوضاع به طور دیگری است. در ارمنستان 20 مدرسه داریم که بچه‌ها در زمان تحصیل زبان فارسی یاد می‌گیرند.‌ بنابراین کتابهای کمک آموزشی پهنه بسیار وسیعی دارد و برای مدیریت و پشتیبانی کتابفروشی‌های زبان فارسی در اقصی نقاط دنیا نیازمند یک مدیریت پشتیبانی بسیار قوی هستیم؛ نکته مهم دیگر تربیت استاد برای تامین معلم است. اگر می‌خواهیم آموزش زبان فارسی در جهان روی پا بایستد، باید از علاقه‌مندان بومی کشورهای دیگر دعوت کنیم تا یه اینجا بیایند و متخصص آموزش زبان فارسی به خارجیان بشوند و سپس به کشور خودشان بروند.

حدادعادل گفت: در برخی کشورها مثل افغانستان، هندوستان و ….، وظیفه ما آموزش زبان فارسی نیست، بلکه حفظ زبان فارسی است. باید خط فارسی را به تاجیکستانی‌ها بیاموزیم. قبلا جایگاه زبان فارسی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تنها در حد یک اداره بود و 11 نفر می‌خواستند به دنیا آموزش زبان فارسی بدهند اما اکنون اتفاق بسیار ویژه‌ای رخ داده است.

وی افزود: در حال حاضر، بیش از یکصد هزار دانشجوی خارجی در ایران مشغول تحصیل هستند و طبق درخواست شورای عالی انقلاب فرهنگی، نظارت بر آموزش زبان فارسی به این دانشجویان برعهده بنیاد سعدی است. به عبارت دیگر، چه در دانشگاه‌های وزارت علوم و چه در دانشگاه‌های وزارت بهداشت باید یک ناظر بر آموزش زبان فارسی وجود داشته باشد و آنهم بنیاد سعدی است.

او در پایان گفت: ما رقیب هیچ موسسه‌ای نیستیم و وظیفه خود را تامین زیرساخت‌های لازم برای همه کسانی می‌دانیم که چنین نیازی دارند. ما به جای اینکه مباشر آموزش باشیم، بیشتر خود را مشاور آموزش می‌دانیم.

اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در بخش دیگری از این مراسم درباره تلاش‌های این وزارتخانه در جهت گسترش زبان فارسی صحبت کرد و با اشاره به اهمیت این زبان گفت: زبان فارسی عامل اندیشه، حکمت و تمدنی است که قرن‌ها در گستره وسیعی از جهان، از بنگال و هند تأثیرگذار بوده است. امروز نیز این زبان با دارا بودن گنجینه‌ای از عرفان، شعر، ادب و فلسفه می‌تواند نقش بی‌همتایی در گفت‌وگوهای بین فرهنگی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ایفا کند. باور به این ظرفیت غنی همواره از برنامه‌های حفظ و گسترش زبان فارسی در جهان به عنوان بخشی از هویت ایرانی و به عنوان بخشی از برنامه‌های دیپلماسی عمومی حمایت کرده است.

وی ادامه داد: سفرای ما و نمایندگی‌های دیپلماتیک ما در خارج از کشور، همراه و در کنار فعالان فرهنگی مستقر در سفارتخانه‌ها، نمایندگان بنیاد سعدی در امر کمک به گسترش زبان فارسی هستند. محور مهم این گردهمایی موضوع پذیرش دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های ایران است. این سیاست نه تنها موجب تقویت پیوندهای علمی و فرهنگی می‌شود، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری نسلی از فارغ‌التحصیلان است که در ظرفیت غیررسمی به مثابه سفیران فرهنگی و ادبی ایران در کشورهای خود ایفای نقش خواهند کرد.

رئیس مرکز دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه افزود: ما در وزارت امور خارجه، با همکاری بنیاد سعدی و وزارت علوم و سازمان فرهنگ و ارتباطات تلاش می‌کنیم با تسهیل فرآیندهای اداری و ارائه بورسیه‌های آموزشی مؤثر، در جذب دانشجویان علاقه‌مند به زبان فارسی و ایران‌شناسی اقدام کنیم. بنیاد سعدی به عنوان نهادی تخصصی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی‌زبانان، نقشی اساسی در هماهنگی و هم‌افزایی میان مراکز فعال در این عرصه ایفا کرده است که شایسته تقدیر است.

او ادامه داد: وزارت امور خارجه نیز با بهره‌گیری از شبکه نمایندگی‌های خود در خارج از کشور، در معرفی و پشتیبانی از برنامه‌های بنیاد سعدی یار و یاور این بنیاد بوده است. در کنار فرصت‌ها، با چالش‌هایی همچون ایجاد محدودیت علیه زبان فارسی در برخی کشورها، کمبود منابع مالی و نیاز به بهینه‌سازی روش‌های آموزشی روبه‌رو هستیم. اما امیدواریم که با ایجاد سکوهای دیجیتال مشترک، تقویت علمی شبکه فارغ‌التحصیلان و استفاده از ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد، بتوان بر این چالش‌ها فائق آمد.

بقایی در پایان صحبت‌های خود گفت: از کوشش و زحمت همه استادان، مؤسسات و دست‌اندرکاران عرصه آموزش زبان فارسی قدردانی می‌کنم و بر این امر تأکید می‌کنم که وزارت امور خارجه در چارچوب سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی ایران، حامی تلاش‌های شما در معرفی این زبان غنی و تمدن‌ساز خواهد بود. امیدواریم این گردهمایی به اتخاذ تصمیم‌های عملی و اثربخش برای کمک به حفظ، شناخت، معرفی و گسترش هرچه بیشتر زبان فارسی در جهان بینجامد.

رضا مراد‌ صحرایی مدیر مرکز آموزش‌کاوی زبان فارسی و وزیر سابق آموزش و پرورش نیز در سخنانی گفت: این همایش یک پیام دارد و آنهم این است که حاصل جمع ما بیش از تک تک ماست. ما نیاز به هم افزایی، همکاری و همدلی داریم و باید به یکدیگر بپیوندیم. موسسه‌های زیادی به مانند دانه تسبیح کار می‌کنند و باید یک نخ آنها را به هم متصل می‌کرد که آن نخ تسبیح بنیاد سعدی است.

وی ادامه داد: برای آموزش زبان فارسی بر سخت‌افزار تاکید کردیم، تامین شد، اما نتیجه نیاد؛ بر نرم‌افزار تاکید کردیم اما بازهم خروجی مطلوبی بیرون نیامد؛ سپس سراغ مغز‌افزارها رفتیم اما به نظرم راز آموزش زبان فارسی، دل‌افزارهایی هست که باید بهم وصل شوند. باید گوهرشناسی شود تا بدانیم با چه چیزی مواجهیم.

صحرایی ضمن معرفی دو کتاب گفت: ما نیاز به یک رهبری هوشیارانه در حوزه زبان فارسی داریم. دقت داشته باشید که برنامه آموزشی ما متحول شده است و نسل جدید به مانند دوره ما آموزش نمی‌بیند. آموزش ها دیجیتال شده که ابعاد و چارچوب خاص خود را دارد. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نویسنده «روح‌الله»: تقریظ رهبر انقلاب مایه قوت قلب من شد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهارمین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی به‌مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب «روح‌الله»، اثر هادی حکیمیان صبح امروز، 11 خردادماه، در آستانه سالروز ارتحال امام خمینی(ره) در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.

هادی حکیمیان، نویسنده کتاب «روح‌الله» با بیان اینکه سؤالی که در نسل جوان مطرح می‌شود این است؛ “چرا باید درباره امام(ره) بخوانیم و بنویسیم؟”، گفت: بیشترین تأثیر را سیره و اندیشه‌های امام(ره) روی زندگی ما دارد؛ چه طرفداران امام و انقلاب و چه مخالفان متأثر از شخصیت ایشان هستند، به‌شدت زندگی همه ما متأثر از آرا و اندیشه‌های ایشان است؛ پس لازم است که همه ایشان را بشناسند.

وی با ابراز اینکه “در اتمسفری زندگی می‌کنیم که متأثر از اندیشه‌های ایشان است.”، به سه سؤال اساسی که کتاب «روح‌الله» در پی پاسخ دادن به آن است، پاسخ داد و افزود: هنگام نگارش، مخاطب اصلی کتاب را نسلی در نظر گرفتم که دوران رهبری امام را درک نکردند، دلم می‌خواست کتابی بنویسم که آحاد مردم آن را بخوانند و نثر روان و جذابیت‌های رمان‌گونه برای خوانندگان داشته باشد، من تلاشم را کردم امیدوارم مخاطب هم آن را بپسندد.

نویسنده «روح‌الله» با اظهار اینکه “در کتاب حاضر تلاش داشتم به سه سؤال اساسی پاسخ دهم.”، اضافه کرد: مطرح می‌شود که چه‌لزومی داشت در سال 57 در ایران انقلاب رخ دهد، چرا این انقلاب باید صبغه دینی داشته باشد و چرا یکی از مؤلفه‌های این انقلاب مذهبی باید غرب‌ستیزی باشد و چرا باید این مؤلفه تا امروز حفظ شود؟
وی تصریح کرد: هنگام نگارش کتاب همیشه یک دلهره‌ای داشتم که عکس‌العمل خوانندگان چه خواهد بود.

وی افزود: چون شخصیت امام(ره) یک شخصیت معاصر است و مردم و شخصیت‌های داخلی و خارجی و خانواده و همراهان ایشان، از امام(ره) تصویر دارند، دلهره داشتم که نگویند کتاب، با آن تصویر مغایر است که تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب باعث امید و دلگرمی ما شد. رهبر انقلاب به‌عنوان نزدیک‌ترین فرد به امام(ره) این تصویر را تأیید کردند و این مایه قوت قلب من شد و امید مضاعفی داد که با این پشت‌گرمی در این عرصه کار کنم.

کتاب «روح‌الله»، نوشته هادی حکیمیان از معدود آثار ادبی درباره امام(ره) است که از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. اگرچه تاکنون آثار متعددی درباره انقلاب اسلامی و شخصیت ممتاز امام(ره) نوشته شده است، اما به‌نظر می‌رسد عمده کارهای منتشرشده با رویکرد علمی و پژوهشی و با تمرکز نویسنده بر چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، در این میان طی دهه‌های گذشته خلأ یک کار ادبی که قصد داشته باشد با رویکردی هنری به شخصیت و زندگی امام(ره) بپردازد، احساس می‌شد، از این منظر، کتاب حکیمیان در واقع تلاشی است برای پر کردن سطرهای نانوشته از امام(ره)؛ مطالبه‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید فرموده بودند:

«امام یک شخصیّت برجسته‌ی کم‌نظیر در تاریخ است؛ ما درباره‌ی امام چقدر کتاب نوشته‌ایم؟ چه نوشته‌ایم؟ اینها خیلی مهم است، این کارها باید انجام بگیرد.»

رهبر معظم انقلاب در تقریظی بر این اثر که امروز، 11 خردادماه، رونمایی شد، فرموده‌اند:

«بسمه تعالی

ــ این کتاب توانسته است چهره‌ای نزدیک به واقع از امام خمینی ترسیم کند؛ خردمندی‌، دوراندیشی، ایمان ناب،‌ اخلاص در عمل، اراده‌ی پولادین، باور ژرف به گفته و عمل و هدف خود، شجاعت بی‌نظیر، دانش گسترده، روح لطیف و زلال، امید و اعتماد به خدا…، و البته ویژگی‌های دیگری هم هست که این نویسنده به آن دست نیافته است. امام خمینی در این کتاب ــ بحقّ ــ رهبری بزرگ و بی‌نظیر است که باور او به مردمش، نیمی از محصول کار او را تشکیل می‌دهد.

من هم مانند نویسنده می‌گویم؛ خدا خمینی را تا ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه برای اسلام و مسلمین نگه‌دارد.

مطالعه‌ این کتاب برای نسل جوان ما بسیار سودمند است.

مرداد 1403».

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

اندرمصائب انتشار اثری تاریخی که در انتشارات سروش خاک می‌خورد


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ جواد اصغری رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است به بلاتکلیفی ترجمه انجام شده از یک اثر عظیم فرهنگی در حوزه تاریخ اسلام و ایران در انتشارات سروش انتقاد کرد. اصغری که دانشیار دانشگاه تهران و دکترای زبان و ادبیات عرب است‌، در این یادداشت ضمن تاکید بر اهمیت ترجمه کتاب حاضر و تشریح آنچه که برای ترجمه آن رخ داده می‌نویسد‌، علی‌رغم آماده بودن 12 جلد این کتاب برای انتشار‌، هیچ برنامه‌ای در انتشارات سروش برای انتشار این اثر قابل توجه که کم از تاریخ طبری ندارد،‌ وجود ندارد.

این یادداشت به شرح ذیل است:

در نمایشگاه بین‌المللی کتاب، هر فرد اهل کتاب و مطالعه وارد غرفه­‌های انتشاراتی‌های دولتی شود و کارها و آثار چاپ شده آنها را ببیند، این نکته از نگاه تیزبین او پنهان نمی­‌ماند که در این غرفه­‌های برپاشده با هزینه­‌های گزاف، کتاب دندان­‌گیری پیدا نمی­‌شود. غرفه­‌های نسبتاً خلوت­‌تر، چاپ کارهای تکراری یا فرمایشی، چاپ مکرر کتاب­‌های پیش از انقلاب، آوردن سلبریتی­‌های بی­‌ربط جهت جلب مشتری، کتاب­‌های درسی ضعیف و دیگر کارهای عجیب و غریب… . اما اینجا به عنوان یک دانشگاهی می‌‌خواهم از تجربه­ خود در خصوص همکاری با یکی از این انتشارات­‌های دولتی سخن بگویم تا برای هم­قطاران و همکارانم درس عبرتی باشد.

زمستان 1399 در دفتر کارم در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نشسته بودم که موبایلم زنگ خورد. شماره ناشناس بود. جواب ندادم. بعد پیامک داد که «من فلانی هستم و از انتشارات سروش مزاحم می­‌شوم». خودم دوباره تماس گرفتم. بعد از معرفی و کلی تعارفات که شما فلان و بهمان هستید و… گفت: «کتاب مهمی داریم که می­‌خواهیم ترجمه­‌اش کنیم و ترجمه را به شما بسپاریم. بعد گفت کتاب مدنظر انتشارات سروش برای ترجمه، انساب‌الاشراف نوشته­ احمد بلاذری تاریخ­‌نگار قرن چهارم و پنجم است که در سیزده جلد تدوین شده است.»

نام این کتاب تاریخی عظیم و بسیار پراهمیت در منابع تاریخ اسلام و ایران دوران عباسیان و امویان کافی بود تا با وجود مشغله بسیار به این پیشنهاد پاسخ منفی ندهم. بعدا با چند تن از بزرگان تاریخ اسلام صحبت کردم و برای ترجمه آن مشورت گرفتم که آیا این کار را توصیه می­‌کنند یا نه. یکی از این بزرگان و استادان، رسول جعفریان بود که بسیار بر انجام کار تاکید کرد. چنین شد که با اطمینان خاطر از درستی کارم در انتشارات سروش قراری گذاشتیم و قراردادی با مبلغ اندک منعقد شد. به آن مبلغ اندک هم اصلا فکر نکردم چون خود کار و نام انساب الاشراف و بلاذری مهم بود.اهمیت این کار کم از تاریخ طبری نداشت که هنوز هم با ترجمه ابوالقاسم پاینده برای همگان شناخته شده است.

پرداخت اولیه صورت گرفت. مقرر شد گروهی از مترجمان را گرد هم آورم تا ترجمه این 13 جلد زودتر به سرانجام برسد و من مقابله کنم. گروهی 10 نفره از بهترین مترجمان تشکیل شد. بعد از شش ماه ترجمه­‌های اولیه کم‌کم از راه می‌­رسید تا من بازبینی کنم. ترجمه­‌ها را کلمه به کلمه مقایسه و ویرایش کردم. مراجعه به منابع مختلف تاریخی و ادبی و فرهنگ­نامه­‌ها، کاری طاقت فرسا و البته لذتبخش بود. کم شدن کارم در دانشگاه از 1400 به بعد هم فرصتی طلایی بود تا همه زمان خود را صرف «انساب الاشراف» کنم. کم‌کم جلد نخست آماده شده بود، اما تصمیم گرفتیم که صبر کنیم تا همه مجلدات آماده شود تا 13 جلد را یکباره زیر چاپ ببریم. اما نمی­دانم چرا از این کلام حکمت‌آمیز ایرانی غافل شدم که «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.» اواخر سال 1400 بود که کار ترجمه اولیه هر 13 جلد با تلاش شبانه‌روزی 10 مترجم به پایان رسید و طبق قرارداد، کار تحویل داده شد و حدودا 4 یا 5 جلد از کتاب را بازخوانی و ویرایش کرده بودم و آماده چاپ بود، اما ناگاه مدیریت انتشارات سروش تغییر کرد.

سروش در سال 1400 برای ترجمه و تدوین چند 10 اثر فاخر قرارداد بسته و به من و یکی دیگر از استادان به نام تاریخ قاجار پول هم پرداخت کرده بود اما مدیر بعدی یکباره و به صورت یکطرفه همه قراردادها را ملغی اعلام کرد و قرارداد فسخ فرستاد و تقاضای بازگشت مبالغی را کرد که غالب آن صرف هزینه مترجمان و زندگیشان شده بود! کاری که هیچ کارفرمایی با کارگرش نمی­‌کند! البته که بنده قرارداد فسخ را امضا نکردم و سروش هم تا همین اواخر پیدایش نبود. مدتی کار را رها کردم اما سپس باز هم به عشق کار ترجمه و تاریخ و به این انگیزه که خدمتی به فرهنگ دوران ایران پس از اسلام می­‌شود دوباره شروع کردم و تا اواخر 1403 تقریبا 12 جلد از کار آماده شد.

در این میان از حدود دی‌ماه 1402 دوباره مدیرعامل تغییر کرد و انتشارات سروش مدیر عامل یا سرپرست جدیدی پیدا کرد. از مسئول دفتر ایشان هم چندین و چند بار تقاضای وقت کردم اما خانم منشی که گویا در جریان امور گذاشته شده بود من را به معاون فرهنگی احاله می‌­داد و می­‌گفت با او صحبت کنید. مدیر محترم حتی حاضر به دیدار من و شنیدن صحبت من نشد گو اینکه حتی حاضر نشدند بنده را به ساختمان سروش راه دهند. انگار نه انگار که با آنها قرارداد دارم. البته با آن آقای معاون هم یکی دو باری تلفنی صحبت کردم و حرف‌هایم را کاملا تایید کرد و حق را به جانب من دانست، اما نهایتا نتیجه­‌ای نداشت چه همین مدیر جدید هم گویا دل در گرو کتاب کودک و رتق و فتق امور روزمره انتشارات داشت.

به ناچار چندباری نامه نوشتم و تذکر دادم که انتشارات سروش «امانت حضرت آقا در دست شماست» و برای‌شان فرستادم. اما باز هم افاقه نکرد. یک بار هم که با منشی دفتر مدیر عامل صحبت کردم گفتم: «به آقای مدیرعامل بفرمایید الان سه سال از قرارداد گذشته. سروش پول بیت‌المال را به من داده. نمی­‌خواهید حداقل بپرسید پول بیت‌المال چه شد؟! نمی­‌خواهید کار نهایی را تحویل بگیرید؟!» که البته هیچ جوابی نگرفتم. اما نهایتا در تابستان 1403 بود که ظاهرا حسابدار جدید به انتشارات آمده بود. خانم حسابدار تماس گرفت بابت در جریان قرار گرفتن از روند امور و گفت می­‌خواهم کمک کنم. من هم با ناامیدی توضیح موجزی دادم. البته ناامیدی­‌ام بی‌جا نبود و اتفاق خاصی نیفتاد. اما در اواخر سال 1403 سرانجام آقای مدیرعامل یا همان سرپرست محترم تحرکاتی از خود نشان داد که گویا اراده­‌ای حاصل شده تا سرانجام کار به نتیجه برسد و این اثر ماندگار چاپ شود. علت هم یکی نامه رسمی من بود که زودتر کار را چاپ کنید و بوی شکایت از آن برمی­‌آمد و دیگر اینکه گویا به وی مشورت داده بودند که این اثر بسیار مهم است و رسول جعفریان بر آن مقدمه نوشته و احتمال بردن جایزه سال دارد و از این حرف­ها. به هر حال کارنامه­‌ای است! ملاقاتی حضوری فراهم شد و جناب سرپرست وعده‌­هایی پرطمطراق دادند. اما باز هم کار بر زمین ماند و به بیراهه­‌هایی کشانده شد تا نهایتا کار چاپ نشود.

به هر حال اکنون که در خرداد 1404 هستیم تنها کاری که شده این است که سه جلد از کتاب تبدیل به ماکت شده که آن هم به دلیل دلسوزی یکی دو نفر از کارکنان داخلی این انتشارات است. الان هم اگر کسی از «بالا» به جناب سرپرست زنگ بزند و پیگیر ماجرا شود قطعا پاسخ درخوری دریافت خواهد کرد که «کار در حال انجام است و این هیاهوی رسانه‌­ای است و اینها همه کذب است و…» از این جور توجیهات. با این وضع دیگر اندیشیدن به نمونه‌خوانی و ویرایش کتاب، تهیه نمایه و فهرست­‌های موضوعی و … خنده‌­دار است و فکر می‌­کنم یکی از کتاب­‌های مهم فرهنگ ما مُثله شده است. بله همه اینها در ظاهر در این نوع انتشارات­‌ها وجود دارد و کارمندهای ویرایش و نمونه خوان و تولید و… هر صبح سر ساعت کارت کارت می­زنند و مشغول به کارند و حقوق­ بگیر سازمانند. اما به واقع حاصل همان است که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب شاهد آن هستیم.

باری دوستان، مترجمان، استادان، و همکاران عزیز! خودشان از من درخواست کردند که ترجمه کن و بعد از یک سال که کار تمام شد گفتند نمی‌­خواهیم! پولمان را هم پس بده! اکنون وضع بدتر شده. هر روز می­‌گویند چاپ می­‌کنیم اما هم خودشان و هم من، می­‌دانیم که چنین نکرده و نمی­‌کنند. حاضر هم نیستند به ثمر رسیدن آن را از طریق ناشر دیگری بپذیرند و اینگونه، کاری که سال­ها برایش زحمت کشیده و سلامت جسم و جان و روانم برای آن هزینه شده به بن بست می­‌کشانند. واقعا کسی هست که حاضر باشد این 13 جلد را مجددا به نام خودش ترجمه و چاپ کند؟

اینگونه یک کتاب اصیل فرهنگ و تاریخ اسلام و ایران، در نطفه خفه می­‌شود و هیچ کس را یارای احیای آن نیست. اگر اوضاع به همین منوال پیش برود و اقتصاد نشر همین باشد و مدیران دولتی اینگونه باشند گمان نمی‌­کنم این کتاب 13جلدی عظیم که ترجمه آن آماده چاپ است به ثمر برسد. فاعتبروا یا اولی الابصار!

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نامه مالکوم ایکس از مکه به دوستان آمریکایی‌اش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، یکی از سفرنامه‌های حج نوشته شده در سال‌های اخیر‌، «اعترافات شهر خدا» نام دارد که به قلم سید‌مجید حسینی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است که با زبانی شاعرانه و پراحساس، ماجرای سفر خود به ریاض و زیارت خانه‌ خدا در شهر مکه را روایت کرده است؛ روایتی که در عین برخورداری از وجه مستندگونه، آکنده از ظرایف ادبی و لطایف فکری‌ است.

حسینی در این اثر ماجرای عزیمتش به حجاز را شرح داده است؛ شرحی پرآب‌وتاب، که سرشار از ظرافت‌های فکری و زبانی است. شور مذهبی مؤلف، در خط به خط این اثر موج می‌زند. زبان او، به تناسب درونمایه‌ اثرش، توأمان از خاک و افلاک نشان دارد. 

حسینی در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که در این سفر،‌ 3 پسر همراهم هستند؛ دو درون و یکی بیرون. جنگ و دعوا، قیل و قال و گفت‌وگوی این 3 پسر تمام مسیر سفرم را در هم ریخت و سفرم شده آشتی دادن این دو نفر. پسر اول، جوانی است در درونم که 10 سال پیش در چنین روزهایی به این سرزمین آمد؛ سخت مودب است، اهل قرآن، نماز و همه متون مذهبی. پسر دوم اما سخت بازیگوش است، گوشش به حرف‌ها، متن‌ها گرفتار نیست. تو گویی اصلا زاده شده که گوش ببندد و دهان باز کند و البته زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد… پسر سومی هم هست که جزء من است اما در بیرونم. بخشی از وجود اما خارج از وجود: پسرم امیر که همراهم است…»

نویسنده در این سفرنامه، تقابل‌های درونی و بیرونی خود را بیان می‌کند‌، که می‌توان آن‌ها را بازنمودی از تقابل امر الهی و امر دنیوی نیز دانست. 

در بخشی از این کتاب، حسینی از تلاش خود برای نوشتن از سیاه‌پوستان مسلمان سخن می‌گوید و اشاره می‌کند: « می‌خواستم چند خطی هم بنویسم در وصف این انسان‌های سخت سفید که ما رنگشان را سیاه می‌بینیم در مکانی که خانه‌اش سیاه است و سنگ‌هایش سفید. اما دیدم هر چه بنویسم، از چیزی که یک سیاه نوشته و تمام وجودش رنج بوده بهتر نمی‌شود. این است که نامه مالکوم ایکس را که از مکه به دوستانش در آمریکا نوشته و اثر همه رنگ‌ها درونش هست اینجا آوردم.

مالکوم این نامه را سالها پیش نوشته اما آنقدر مال امروز است که اگر داخل مطاف قدم بزنی، حس‌اش می‌کنی و رنجش را می‌بینی من درون مطاف این رنج را دیدم.

او به سال 1964 چنین نوشته است:

«هرگز شاهد چنین پذیرایی صمیمانه و روح تاثیر‌گذار برادری حقیقی که همه انسان‌ها از هر رنگ و نژاد در این خانه مقدس قدیمی خانه ابراهیم، محمد(ص) و همه دیگر پیامبران صاحب کتاب مقدس آن را تجربه می‌کنند، نبوده‌ام. در هفته گذشته مهربانی و صمیمیتی را که در پیرامونم از انسان‌های همه رنگ‌ها مشاهده کردم مرا کاملا شیفته و مجذوب خود کرد.

سعادت نصیبم شد شهر مقدس مکه را زیارت کنم. هفت بار دور کعبه را با راهنمایی طواف‌کننده جوانی به نام محمد گشتم. از چاه زمزم آب نوشیدم هفت بار میان تپه‌های صفا و مروه سعی کردم. در شهر قدیمی مدینه عبادت را بر جای آوردم و نیز در صحرای عرفات نماز گزاردم.حج 1404 ,

ده‌ها هزار زائر از سراسر جهان در آنجا حضور داشتند از رنگ‌های مختلف از بلوندهای چشم آبی تا آفریقایی‌های سیاهپوست. اما همه ما در یک مناسک مشابه شرکت کردیم، روح اتحاد و برادری را نشان دادیم که تجاربم در آمریکا مرا بدانجا رساند تا بر این باور باشم که هرگز میان سفید و غیر سفید هیچ تفاوتی وجود ندارد.

آمریکا باید اسلام را درک کند، چون اسلام تنها دینی است. که جامعه‌اش را از مشکل نژاد پرستی رهایی می‌دهد. در طول مسافرت‌هایم در جهان اسلام با مردمی که در آمریکا «سفید» تلقی شده‌اند دیدار گفت‌و‌گو و حتی غذا خورده‌ام، اما انگاره سفید از دین اسلام از ذهن آنها زدوده نشده است. هرگز چنین شاهد صمیمیت و برادری حقیقی همه رنگ‌های بشری در کنار همدیگر جدا از رنگشان نبوده‌ام. 

شاید شما به خاطر واژگانی که از زبان من بیرون می آیند. شگفت‌زده شوید. اما در این حج آنچه دیدم و تجربه کردم مرا وادار کرد، الگوهای اندیشه‌های گذشته‌ام را دوباره سامان بدهم و برخی از استدلال‌های گذشته‌ام را کنار بگذارم این کار برای من خیلی دشوار نبود. به رغم اعتقادات سختم همواره فردی بودم که تلاش می‌کنم با واقعیت‌ها مواجه شوم و واقعیت زندگی را قبول کنم، چون تجربه جدید و دانش جدید آن را نشان می‌دهد.

همواره ذهنی باز داشتم که لازمه آن انعطاف‌پذیری است که باید دست به دست با هر شکل به جست‌و‌جوی هوشمندانه حقیقت بچرخد. طی یازده روز گذشته اینجا در جهان اسلام از یک بشقاب غذا خورده‌ام از یک لیوان آب خورده‌ام و در یک تختخواب خوابیده‌ام و در همان حال خدای واحدی را عبادت کرده‌ام. با مسلمانانی که چشمانشان آبی‌ترین آبی‌ها، موهایشان بلوندترین بلوندها و پوست‌هایشان سفیدترین سفیدها بودند، در واژگان و اعمال و کردارهای مسلمانان، سفیدپوست همان احساس صمیمیتی را کردم که در میان مسلمانان آفریقایی سیاهپوست نیجریه، سودان و غنا داشتم.

همه ما حقیقتاً یکی بودیم (برادر)، چون با اعتقادشان به خدای واحد، سفید را از ذهنیتشان، سفید را از رفتارشان و سفید را از انگاره‌شان دور کرده بودند.

من می‌توانستم از اینجا ببینم که شاید اگر آمریکاییان سفیدپوست می‌توانستند یگانگی خداوند را بپذیرند، در آن صورت شاید آنها هم می‌توانستند در واقعیت یگانگی انسان را بپذیرند و از سنجش و آسیب وارد کردن به دیگران از لحاظ تفاوت در رنگ بپرهیزند. نژا‌د‌پرستی بسان یک سرطان لاعلاج آمریکا را غرق در خود کرده است، قلب آمریکاییان سفیدپوست مسیحی باید بیشتر پذیرای راه حل اثبات شده برای چنین مشکل ویرانگری باشد.

شاید اکنون همین می‌تواند آمریکا را از فاجعه قریب‌الوقوع نجات بدهد؛ همان ویرانی‌ای که نژادپرستی بر سر آلمان آورد و سرانجام خود آلمانی‌ها را نابود کرد.

هر لحظه این سرزمین مقدس به من توانایی می‌دهد تا بینش‌های معنوی‌تری به آنچه در آمریکا میان سیاه و سفید روی می‌دهد، داشته باشم؛ سیاهپوستان آمریکا هرگز نمی‌توانند به خاطر خصومت‌های نژادی مورد سرزنش قرار بگیرند. آنها فقط به نژادپرستی آگاهانه سفیدپوستان آمریکا واکنش نشان می‌دهند. اما زمانی که نژادپرستی آمریکا را در مسیر خودکشی می‌برد، من از تجاربی که با آنها داشتم به این باور می‌رسم که سفید پوستان نسل جوان‌تر در کالج‌ها و دانشگاه‌ها دست‌نوشته‌های روی دیوارها را خواهند دید و بسیاری از آنها به مسیر معنوی حقیقت روی خواهند آورد؛ تنها مسیری که برای آمریکا مانده است تا از مصیبتی که نژادپرستی به ناگزیر باید به آن بینجامد، اجتناب کند.

هرگز چنین عزیر نبوده‌ام، هرگز چنین احساس تواضع و احساس ارزشی نداشته‌ام چه کسی به رحمت‌هایی اعتقاد دارد که بر سیاه‌پوستان باریده است؟ چند شب پیش مردی که در آمریکا سفیدپوست نامیده می‌شد یک دیپلمات سازمان ملل، یک سفیر، ملازم شاهان، سوئیت هتلش، تختش را به من داد….. هرگز چنین رویایی را در سر نداشتم که پذیرای عزت و احترام از یک سیاهپوست باشم؛ احترام و عزتی که در آمریکا نصیب یک شاه می‌شود.

ستایش مخصوص خداوند عزوجل، مالک تمام جهانیان است.»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

توصیف زیبای شهید آوینی از بقیع


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌،‌ در تمامی سفرنامه‌های منتشر شده از حج،‌ معمولا راوی تلاش داشته تا ضمن بازگوشش خاطرات سفر خود‌، بخشی را نیز به توصیف اماکن متبرکه دو شهر مکه و مدینه اختصاص دهد،‌ یکی از بخش‌های جدانشدنی روایت‌ها از سفر حج‌، روایت‌های غریبی است که سفرنامه‌نویسان از قبرستان بقیع داشته‌اند،‌ روایت‌هایی که بغض فروخورده شیعه را در خود جای داده است.

یکی از زیباترین روایت‌ها از قبرستان بقیع روایت شهید مرتضی آوینی است،‌ آوینی در سفرنامه خود «سفر به سرزمین نور» که سفرنامه‌ای بسیار کوتاه است،‌ درباره بقیع می‌نویسد: 

«ای بقیع ای گنجینه‌دار فریاد
خطاب ما اینجا با عاشقان است.
و با دردآشنایان
که این حکایت را دیگر هر دلی تاب شنیدن ندارد.
ای اشک مهلتی
تا بازگویم حکایتی را که قرن‌هاست در سینه‌ام مستور مانده است.
و دردآشنایی نیافته‌ام که این راز سر به شهر را با او زمزمه کنم.
اینجا گورستان بقیع است.
و این خاک گنجینه‌دار فریادی است.
که قرن‌ها ارباب جور آن را در سینه ما محبوس کرده‌اند.
و هرچند اشک ما تاپ مستوری نداشته است.
اما این بار
این بغضی نیست که فقط با گریه باز شود
و این جراحت نه جراحتی است که با مرهم اشک شور التیام یابد.
حکایت بقیع حکایت غربت است غربت اسلام و با که باید این راز را باز گفت
که اسلام در مدینهةالنبی از همه جا غریب‌تر است؟
خطاب ما اینجا با عاشقان است
و با درد آشنایان
که این حکایت را دیگر هر دلی تاب شنیدن ندارد.
ای چشم خون ببار تا حجاب از تو بردارند
و ببینی که این خاک
گنجینه‌دار نور است و مدفن عشق
و اینجا بقعه‌ای است از بقاع بهشت
و آن نفخه‌ای که در بهشت روح می‌دمد.
از سینه این خاک بر می‌آید
چرا که اینجا مدفن کلیدداران بهشت است.
و اگر حجاب از گوش‌ها و چشم‌ها بردارند
طنین ناله کروبیان را در ملکوت اعلی خواهی شنید
و خواهی دید که چگونه فرشتگان بال در بال
جلوه‌های جاودانی رحمات خاص حضرت حق را بر این خاک گسترانیده‌اند.
ای بقیع مطهر
ای رازدار صدیق صدیقه اطهر
و ای هم‌نوای مولا مهدی
آنگاه که غریبانه آنجا به زیارت می‌آید.
ای بقیع مطهر ای گنجینه‌دار نور
ای مدفن عشاق و ای حکایت‌گر غربت
به راستی این راز را با که باید گفت
که اسلام در مدینه النبی از همه جا غریب تر است؟
ای بقیع مطهر منتظر باش
اگر آنان توانستند که نور را در حبس کشند
تو هم غریب خواهی ماند.
ای بقیع با ما سخن بگو
با ما از رازهای سربه مهری که در سینه داری بگو
ای بقیع ای هم نوای مولا مهدی
ای رازدار آن یار غریب
بگو آنجا چه می‌گذرد هنگامی که او به زیارت قبور می آید؟
بگو با ما بگو
لابد صدای گریه غریبانه آن یار مضطر را هنگامی که بر غربت اسلام می‌گرید شنیده‌ای؟
بگو با ما بگو که حبیب ما
در رازگویی‌های علی‌وار خویش
و در مناجات‌های سجادانه‌اش چه می‌گوید؟
ای تربت مطهر
ای آن که بر تربت تو جای جای
نشانه پای حبیب ما و اثر اشک‌های غریبانه او باقی است
ای هم نوای امن یُجیب مولا مهدی
ای مصداق طبتم وطابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ
ای کاش ما به جای خاک تو بودیم
و هنگامی که آن یار غایب از نظر به زیارت قبور می‌آمد
بر پای او بوسه می‌زدیم
ای بقیع ای تربت مطهر
ای کاش ما نیز چون تو می‌توانستیم که با آن محبوب
وقتی که امن یجیب می‌خواند هم‌نوا شویم
و به راستی که امن یجیب حکایت دل پرغصه اوست.
گوش کن…
أمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دعاه ویکشف السوء ویَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ (نمل، 42)
چرا که اوست مصداق اتم مضطر
و خلافت ارض میراثی است که به او باز می‌گردد.
و ای بقیع مطهر، منتظر باش
اگر آنان توانستند که برای همیشه شمس را در غربت غروب نگاه دارند تو نیز غریب خواهی ماند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم