دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو


به گزارش خبرنگار مهر، آئین رونمایی از کتاب «دهخدا و لغت نامه» امروز پنجشنبه ۲۷ دی در سالن محمود افشار این مؤسسه برگزار شد.

در این مراسم که اجرای آن به عهده بهرام پروین گنابادی گذاشته شده بود، اساتیدی چون حسن انوری، محمدرضا شفیعی کدکنی، ژاله آموزگار، علی رواقی، توفیق سبحانی، محمود عابدی، حسن عشایری، علی اشرف صادقی، شیوا دولت آبادی، محمود بیجن‌خان، سید علی آل داوود، سید صادق سجادی، کاوه بیات، کامیار عابدی، محمدرضا موحدی، احمد رضا قائم مقامی و… حضور داشتند.

کتاب دهخدا و لغت نامه پژوهش مریم میرشمسی، شامل شرح حال و زندگینامه علامه دهخدا و ۳۰۰ صفحه از اسناد و تصاویر است که توسط نشر قطره چاپ و عرضه شده است. این کتاب علاوه بر ارائه سرگذشت و کارنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یکی از چهره‌های شاخص ایران، تصویر قابل توجهی از سیاست‌های فرهنگی ایران در دوره مورد بحث به دست می‌دهد. در کنار طیف متنوعی از داده‌ها و دانسته‌های جدید در این حوزه، لزوم توجه بیشتر به مضامین طرح‌شده و پیگیری سرنخ‌هایی که آشکار شده‌اند، از جمله بخش‌های مهم این کتاب است.

مراسم با پخش آیات قرآن و کلیپی از مؤسسه آغاز شد. سپس بهرام پروین گنابادی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: امروز در این سالن، عصاره فرهنگی این مملکت را می‌بینم که برای رونمایی از کتابی گرد هم آمده‌اند. این کتاب، سرگذشت یکی از شخصیت‌های نادر روزگار ماست؛ شخصیتی که اگر در فرهنگ ایرانی رشد کرده باشید، می‌دانید معرفی او به یک فرد خارجی کار دشواری است. برای معرفی او، باید با چند شخصیت جهانی مقایسه‌اش کنید.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

دهخدا، یک بنیاد و یک مکتب

وی افزود: آقای دکتر میلانی در کتاب «ایرانیان نامدار» هنگام معرفی دهخدا به انگلیسی‌زبانان می‌گوید: دهخدا در پژوهش، بن‌جانسن ایران بود. در طنزنویسی به جاناتان سویفت می‌ماند. روزنامه‌نگاری و پایبندی‌اش به حاکمیت قانون، عظمت بن فرانکلین را به یاد می‌آورد و ظرافت و تیزبینی نوشته‌ها و داستان‌های کوتاهش، رنگی از آثار چخوف دارد. برای ما بسیار مایه افتخار است که هنگام معرفی یکی از شخصیت‌های برجسته‌مان به جهانیان، بتوانیم او را با چهار شخصیت بزرگ جهانی مقایسه کنیم. این موضوع علاوه بر بخت و اقبال، نیازمند آن است که فرد در جایگاه درست تاریخ ایستاده باشد و ویژگی‌های خاصی در وجودش نهفته باشد. دهخدا در فرهنگ معاصر ما از حد یک فرد فراتر رفته و به یک بنیاد، یک مکتب تبدیل شده است. لغت‌نامه او واقعاً یک مکتب است که از آن، فرهنگ‌نویسی، ترجمه و دستور زبان فارسی قوت بیشتری گرفته است.

حسن انوری، همراه مؤسسه از ۱۳۴۱

حسن انوری به عنوان اولین سخنران برنامه روی صحنه رفت و سخنانش را با بیان سابقه همکاری با مؤسسه از سال ۱۳۴۱ تا امروز آغاز کرد و گفت: بیشتر آنچه می‌خواهم بگویم درباره دهخدا است. دهخدا انسان بسیار بزرگی بود و باید از جهات مختلف بیشتر شناخته شود. نام او در تاریخ ۱۰۰ سال اخیر ایران بارها مطرح شده است. او در مبارزات سیاسی، یکی از مبارزان برجسته جنبش مشروطه بود تا جایی که محمدعلی شاه قاجار را به سوئیس تبعید کرد. در آنجا نیز بیکار ننشست و روزنامه «صور اسرافیل» را که پیش‌تر با همکاری رفیقش در تهران منتشر می‌کرد، در اروپا ادامه داد و چند شماره از آن را در آنجا منتشر کرد. همچنین به آسیای صغیر در حکومت عثمانی رفت و روزنامه «سروش» را منتشر کرد.

ساده سازی و احیای زبان فارسی

انوری سپس به نقش دهخدا در ساده سازی و احیای زبان فارسی اشاره کرد و گفت: او از کسانی بود که زبان فارسی را ساده کرد. نوشته‌ها و خاطراتش به زبان بسیار ساده‌ای نوشته شده‌اند. در اواخر دوره قاجار، زبان فارسی به سمت انحطاط می‌رفت و نوشته‌ها به گونه‌ای بودند که ۹۰ درصد آن‌ها عربی بود. دهخدا و برخی دیگر با این روند مبارزه کردند و زبان فارسی را ساده‌سازی نمودند. یکی از مهم‌ترین این افراد، علی‌اکبر دهخدا بود.

تسلط بر ادبیات کهن

این استاد زبان فارسی در ادامه افزود: نکته دیگری که درباره دهخدا باید گفت، احاطه بی‌نظیر او بر ادبیات فارسی و متون کهن است. او کتاب‌های خطی قدما را که برای افراد عادی قابل فهم نبود، با هوشیاری و دقت بررسی می‌کرد و حدس می‌زد که منظور از آن‌ها چیست. مثلاً در دیوان منوچهری، در نسخه‌های خطی که در دست داشت، جملاتی بود که افراد عادی نمی‌توانستند بفهمند. دهخدا حدس می‌زد که این جملات چه معنایی دارند و با جمع‌آوری این اطلاعات، توانست دیوان منوچهری را چاپ کند. نمونه‌هایی از تصحیح‌های دهخدا در مقدمه کتاب آورده شده‌اند که نشان می‌دهند او چقدر باهوش، بااطلاع و پر از دانش بود.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

یاد آر ز شمع مرده، یاد آر

انوری سپس به شاعری دهخدا اشاره کرد: دهخدا همچنین شاعر بود و در دوره مشروطه یکی از شاعران برجسته به شمار می‌رفت. شعر معروف او «یاد آر ز شمع مرده یادار» یکی از بهترین شعرهای دوره مشروطه است. این شعر را دهخدا از شعری از رجایی‌زاده اکرم، شاعر ترک آذربایجانی، اقتباس کرده است. اما نکته اینجاست که شعر دهخدا بسیار قوی‌تر و پرمعناتر از شعر رجایی‌زاده است. در برخی از ابیات رجایی‌زاده، فقط نظم وجود دارد و هیچ تصویر شعری دیده نمی‌شود. اما دهخدا توانست با استفاده از همان وزن و قافیه، شعری بسیار غنی و تأثیرگذار خلق کند.

مترجم آثار مونتسکیو

دهخدا همچنین مترجم بود و دو کتاب مهم ترجمه کرد: «روح القوانین» اثر مونتسکیو و «عظمت و انحطاط رومیان». این انتخاب‌ها نشان‌دهنده نگاه عمیق دهخدا به مسائل سیاسی و اجتماعی است. مونتسکیو نخستین کسی بود که در تاریخ اروپا نظریه تفکیک قوا را مطرح کرد و دهخدا با ترجمه آثار او، این ایده‌ها را به مشروطه‌خواهان ایران معرفی کرد. وی سپس آرزو کرد این ترجمه‌های گمشده روزی یافته شوند و به چاپ برسند.

دهخدا و درخواست مردم کرمان برای نمایندگی

بهرام پروین گنابادی سپس به بخشی از کتاب اشاره کرد و گفت: دهخدا از جهات مختلف شخصیتی تأثیرگذار در تاریخ ایران است و نامش جاودان خواهد ماند. در بخشی از کتابی که امروز رونمایی می‌شود، نامه‌ای از مردم کرمان وجود دارد که نشان‌دهنده تأثیر عمیق دهخدا بر مردم است. زمانی که دهخدا در عثمانی بود و تغییرات سیاسی در ایران رخ می‌داد، مردم کرمان بدون اینکه او را دیده باشند، او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند. این موضوع نشان‌دهنده تأثیر مقالات دهخدا در روزنامه «صور اسرافیل» است که توانسته بود در دل مردم نفوذ کند.

کاوه بیات، نگاه تاریخی به کتاب دهخدا و لغت نامه

در بخش بعدی برنامه، کاوه بیات با دعوت پروین گنابادی روی سن آمد و با اشاره به عشق دهخدا به کار لغتنامه گفت: این کتاب نه تنها به یکی از مهم‌ترین تلاش‌ها برای بازتعریف هویت ملی ایران از طریق زبان فارسی می‌پردازد، بلکه داستان عشق و شیدایی میرزا علی‌اکبر خان دهخدا به زبان فارسی را نیز روایت می‌کند. این داستان، سرگذشت عاشقی است که با جفا و دشواری‌های بسیاری روبرو شد، اما در نهایت، میراثی ماندگار از خود به جای گذاشت. همان‌گونه که در گفتار اول کتاب می‌خوانیم، دهخدا در خلال انقلاب مشروطه به وادی سیاست و روزنامه‌نگاری قدم نهاد. اما به تدریج، دلسردی و کناره‌گیری از این عرصه را تجربه کرد. از جمله تحولات مهم این دوره، گردن نهادن او به پاره‌ای از مسئولیت‌های اداری در وزارت معارف، از جمله ریاست مدرسه علوم سیاسی برای یک دوره، بود. در این میان، دهخدا درگیر طرح و آرزویی شد که اگرچه سال‌ها پیش در کنار دیگر کارها به آن می‌پرداخت، اما اکنون با پایان یافتن آشوب و تلاطم ناشی از انقلاب مشروطه و جنگ جهانی، این آرزو بر وجودش چیره شد.

در یکی از تعریف‌هایی که دهخدا از این مهم ارائه می‌دهد، در همین کتاب از دیدن ضعف و انکسار ملت خود سخن می‌گوید و بر لزوم مسلح شدن به سلاح زمانه، یعنی آموختن علوم روز، تأکید می‌کند. او معتقد بود که این امر تنها از طریق شناخت دقیق زبان و لغات فارسی ممکن می‌شد. از این رو، نوشتن یک لغت‌نامه جامع و کامل را در دستور کار خود قرار داد.

سرگذشت معشوق (ایران) در قرن بیستم

وی در ادامه افزود: سرگذشت دهخدا و معشوقش ایران در سال‌های نخست قرن بیستم، و چگونگی تعامل او با عاشقی سخت‌کوش و خسته‌دل، وجوه مختلفی دارد. از همان سال‌های میانی دهه ۱۳۰۰ شمسی، آگاهی نسبت به تلاش‌های دهخدا برای تدوین یک لغت‌نامه و ضرورت پشتیبانی از این امر وجود داشت. یکی از نخستین تلاش‌ها در این دوره، تلاش کمیسیون معارف در سال‌های ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ شمسی برای سفارش یک کتاب لغت به دهخدا بود که به کار دانش‌آموزان دوره متوسطه بیاید. اگرچه در این زمینه قراردادی نیز امضا شد، اما این کار ظاهراً به دلیل عدم آمادگی دهخدا به نتیجه نرسید.

اقدام بعدی وزارت معارف در سال‌های ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ برای چاپ فرهنگ دهخدا، در کنار انتشار جزوه نخست، زمینه‌ای را فراهم آورد تا جمعی از دانشمندان وقت برای همراهی با او گرد هم آیند و این مهم را به سامان برسانند. دور بعدی طرح و بحث لغت‌نامه دهخدا با یکی از مقاطع حساس تاریخ معاصر ایران، یعنی سرآغاز غائله آذربایجان در زمستان ۱۳۲۴، مقارن شد. در ۲۵ دی‌ماه همان سال، ماده‌واحده‌ای در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که بر اساس آن، وزارت فرهنگ موظف شد تا عده‌ای از کارمندان را در اختیار علی‌اکبر دهخدا قرار دهد.

وی اضافه کرد: دکتر عبدالحمید اعظم‌زنگنه، نماینده کرمانشاه در مجلس، در توضیح علل طرح این ماده‌واحده، از اهمیت زبان فارسی در تداوم حیات ملی ایران سخن گفت و به نقش فردوسی در سرایش شاهنامه اشاره کرد. او تأکید کرد که اگر فردوسی شاهنامه را نمی‌سرود، امروز با وجود تحولات و حمله مغول و دیگر مصائب، اثری از ایران باقی نمی‌ماند. در شرایط کنونی نیز، تنها چیزی که ثابت است و ملت را حفظ می‌کند، زبان فارسی است.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

بیات سپس به تشکیل کمیسیونی به نام کمیته لغت‌نامه دهخدا، در دوره چهاردهم مجلس اشاره کرد و گفت: این اقدام در واکنش به خطر بزرگی صورت گرفت که در سال ۱۳۲۴، زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران را تهدید می‌کرد. از این مرحله به بعد، اگرچه ادامه کار هنوز تا حدود زیادی به حال و روز دهخدا وابسته بود، اما با گرد هم آمدن جمعی برای به انجام رساندن این مهم، کار لغت‌نامه ادامه یافت. پس از درگذشت دهخدا در اسفند ۱۳۳۴، این پروژه با جابجایی مکرر محل لغت‌نامه، سرانجام در تیرماه ۱۳۵۴ به پایان رسید.

او در ادامه به برآمدن چهره‌های برجسته فرهنگی ذیل سایه لغت نامه اشاره کرد و درباره ادامه کار لغت نامه بعد از درگذشت علامه دهخدا اظهار داشت: اگر تجارب و تحولات پس از فوت دهخدا و سرگذشت لغت‌نامه را در دو دهه بعد در نظر بگیریم، بر اساس زمینه‌ای که گفتار کتاب ارائه می‌دهد، می‌توان گفت که بر اساس آن شالوده، عمارتی برپا شد و جای آن بزرگوار چندان خالی نبود. برای حمایت از کاری که دهخدا بر عهده گرفت، از همان سال‌های نخست دهه ۱۳۱۰ اقداماتی آغاز شد که در نیمه دوم دهه بعدی، در واکنش به پیشامد حوادث آذربایجان، جنبه اساسی‌تری به خود گرفت و به تأسیس سازمان لغت‌نامه دهخدا انجامید.

همکاران لغت‌نامه دهخدا

کاوه بیات سپس به نامبردن همکاران لغت نامه در کتاب اشاره کرد: در بخشی از گفتار دوم کتاب تحت عنوان «همکاران»، از نام و نشان حدود ۱۲۰ نفر از همکاران لغت‌نامه سخن به میان آمده است. بسیاری از آن‌ها از چهره‌های صاحب‌نام فرهنگ و ادب فارسی بودند و همکاری آن‌ها با لغت‌نامه، اگرچه فارغ از ضوابط اداری نبود، اما ماهیت کار هیچ‌گاه نمی‌توانست فقط در چهارچوبی اداری جریان داشته باشد. قطعاً شور و شوقی که دامنگیر دهخدا شده بود، در این توفیق بی‌تأثیر نبود.

پیام تصویری رسول شایسته: پیشنهاد تألیف کتاب از سوی شفیعی کدکنی بود  

سپس پیام تصویری دکتر رسول شایسته به نمایش در آمد که به دلیل آلودگی هوا و کسالت نتوانسته بود در مراسم شرکت کند . رسول شایسته، از مؤلفان لغت نامه دهخدا است و در ۳۰ سال اخیر یکی از ستونهای اصلی تدوین لغت نامه بوده اند. او در این پیام گفت: گفت یاد روزی افتادم که چند سال پیش در یکی از جلسات لغت نامه دهخدا، که دانشمند محترمی حضور داشتند پیشنهاد کردند که آقای دکتر شفیعی کتابی درباره دهخدا و به ویژه همکاران و یاران او بنویسد و شرح حال آنها را بیان کند .راین کار بسیار ارزنده و مهمی خواهد بود قرار شد تألیف چنین کتابی به عهده خانم میرشمسی گذاشته شود . راستش من در ابتدا دچار تردید و شک ،شدم زیرا فکر میکردم هر چه درباره دهخدا گفته شده نوشته شده به ویژه پس از درگذشت شادروان دکتر محمد معین دیگر چیز جدیدی برای گفتن وجود ندارد. اما از سوی دیگر، با توجه به سابقه شناختی که از خانم میرشمسی داشتم و تواناییهای ایشان در تصحیح متون مهم زبان فارسی امیدوار شدم که این کار به خوبی انجام خواهد شد. وقتی کتاب را به من اهدا کردند متوجه شدم که فکر اولیه من نادرست بوده است. این کتاب بسیار ارزشمند و حاوی مدارک و اسناد مهمی برای مطالعه تاریخ و فرهنگ زبان فارسی است. من هیچ تلاشی برای یافتن چنین مدارکی نکرده بودم اما ایشان با دقت و تلاش فراوان این کار را به انجام رساندند. به جرئت میتوانم بگویم که این کتاب نظیر ندارد.

بهرام پروین گنابادی پس از پخش این پیام با ذکر مثلی از عربی گفت: عربها ضرب المثلی دارند که میگویند «الاسماء تنزل من السماء» (اسماء از آسمان نازل میشوند به راستی که اسم ایشان شایسته شان است.

پدران بنیادگذار ایران نو

در ادامه برنامه کامیار عابدی پشت میکروفن قرار گرفت و به همنسلان دهخدا اشاره کرد و گفت: نسلی وجود دارد که در واقع یک نسل نیست، بلکه دو یا شاید سه نسل هستند که بین دهه ۱۲۵۰ تا ۱۲۷۰ به دنیا آمده‌اند. این نسل در یک بازه زمانی ۲۵ تا ۳۰ ساله، به دنیا آمده و به شدت به هم پیوسته است. دلیل این پیوستگی این است که این نسل از یک سو تحت تأثیر آرمان‌های دوره روشنگری اروپا قرار داشت و از سوی دیگر، علاقه‌مند به گسترش فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی بود. پیشتر از این افراد به عنوان «پدران بنیادگذار ایران نو» نام برده‌ام. کسانی مانند محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، علی‌اکبر دهخدا، سعید نفیسی و عباس اقبال آشتیانی، بسیار متمایز هستند.

دوره نخست زندگی دهخدا

وی افزود: این میان، علی‌اکبر دهخدا در دوره اول زندگی خود، وقتی کودک و نوجوان بود، به دانش‌اندوزی پرداخت. دانش‌اندوزی او عمدتاً معطوف به زبان عربی، ادبیات فارسی و زبان فرانسه بود. همچنین، علاقه‌مند به حوزه نویسندگی اجتماعی بود. در این دوره، دهخدا به عنوان یک نویسنده بسیار مبرز و برجسته شناخته می‌شد که آثار ماندگاری مانند «چرند و پرند» از او به یادگار مانده است. آرمان‌های سیاسی و اجتماعی او در اوج بود و تمایل محدودی نیز به شاعری داشت که تعداد کمی شعر از او به جای مانده است. اما برخی از این شعرها به عنوان نماد و گل سرسبد شعر دوره مشروطه شناخته می‌شوند.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

این پژوهشگر در ادامه گفت: از نظر سیاسی، دهخدا در دوره اول جزو دموکرات‌ها بود، اما پس از بازگشت به گروه اعتدالی‌ها پیوست. با این حال، آرمان‌های فرهنگی و ادبی خود را حفظ کرد. او در زمینه‌های مختلف سیاسی فعالیت داشت که گاهی با فراز و فرودهایی همراه بود. دهخدا به لحاظ سیاسی در یک خط مستقیم قرار نداشت و بر اساس احساسات و عقایدش در هر دوره، مسیر خود را انتخاب می‌کرد. اما همواره مصالح و منافع ایران را در نظر داشت.

دوره دوم زندگی دهخدا

عابدی گفت: دوره دوم زندگی دهخدا در دهه ۱۲۹۰، به‌ویژه با وقوع جنگ جهانی اول، آغاز شد. در این دوره، دهخدا به تدریج از آفرینش نثر و شعر دست کشید و حتی می‌توان گفت که قدرت قلم خود را نیز از دست داد. در عوض، به‌صورت گسترده‌ای به تحقیق در متون کهن پرداخت. به نظر می‌رسد که پس از جنگ جهانی اول، دهخدا به قدری در متون ادبی تحقیق کرد که مانند یک استاد درجه یک بر آن‌ها مسلط شد. هرچند او هیچ‌گاه در دانشکده‌های ادبیات تدریس نکرد، اما تحقیقاتش در زمینه متون ادبی بسیار عمیق بود.

وی افزود: تحقیقات دهخدا در دو دوره انجام شد. در دوره اول، او تحت تأثیر فضای آفرینش ادبی بود و به جستجوی فرهنگ عامه، ضرب‌المثل‌ها و امثال‌الحکمه پرداخت. اما در دوره دوم، به تحقیق در لغت، واژه‌ها، ترکیب‌ها و عبارت‌های زبان فارسی، فارغ از فرهنگ عامه، روی آورد. دلیل این تغییر این بود که در مرحله اول، فرهنگ عامه موجود در متون ادبی برای دهخدای نویسنده مهم‌تر بود، اما در مرحله بعد، او به تحقیق در زبان فارسی پرداخت. دهخدا با جسارت و بلندپروازی، به کاری بسیار دشوار روی آورد و آن تألیف فرهنگی بود که در عین حال، دایره‌المعارفی نیز به شمار می‌آمد.

اهمیت نهادسازی در کار دهخدا

عابدی در ادامه سخنانش به نهاد سازی دهخدا اشاره کرد و گفت: لغت‌نامه دهخدا نه تنها شامل همه آثار قبلی است، بلکه فراتر از آن می‌رود. البته عمر دهخدا کفاف این کار بزرگ را نمی‌داد. نکته مهم اینجاست که دهخدا، خواه ناخواه، به دلیل تفکر خود و اطرافیانش، به تشکیل یک نهاد کشیده شد. تشکیل نهاد در این زمینه بسیار حائز اهمیت است، زیرا تا آن زمان سابقه نداشت که برای یک امر پژوهشی، نهادی خاص تأسیس شود. بنابراین، دهخدا از این جهت بسیار مهم است؛ او فرهنگ‌نویسی را به یک نهاد تبدیل کرد. نهادی که در ابتدا جنبه شخصی داشت، اما از حد یک شخص فراتر رفت و نیازمند نظارت و بودجه دولتی شد. این نهاد با حداقل امکانات به کار خود ادامه داد و حتی امروز، با وجود دسترسی سریع و آسان به اسناد و مدارک در جهان دیجیتال، تألیف کتابی با عظمت لغت‌نامه دهخدا در دهه‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۸ حالتی افسانه‌آمیز و اسطوره‌ای دارد.

اسناد زندگی دهخدا و آثار او

وی سپس به اهمیت کتاب و ارزشمندی پژوهش مریم میرشمسی در بررسی اسناد و دوران حضور دهخدا در میان بختیاری‌ها و یا زمانی که به اراک و اصفهان رفته بود پرداخت و گفت: دوره بعد از بازگشت دهخدا و بخش‌هایی که پژوهشگران قبلی به دلیل عدم دسترسی به اسناد، از آن بی‌اطلاع بودند، به خوبی در این کتاب بررسی شده‌اند.

مکملی برای جلد اول لغتنامه دهخدا

عابدی گفت: این کتاب را می‌توان به عنوان مکملی بسیار ضروری برای جلد اول لغت‌نامه (جلد مقدمه) در نظر گرفت. در بخش‌های چهارم و پنجم جلد مقدمه، مطالبی از دکتر معین، دکتر دبیرسیاقی و دیگر استادان درباره دهخدا و لغت‌نامه آمده است. ویژگی‌های ارزشمند این کتاب عبارتند از: کاوش گسترده در آثار چاپ‌شده و اسناد چاپ‌نشده، امانت‌داری در ذکر منابع، و کشف چند قطعه شعر جدید از دهخدا. این کتاب نه تنها بسیار خواندنی است، بلکه منبعی تحقیقاتی برای آینده نیز محسوب می‌شود.

همکاران لغت‌نامه دهخدا

عابدی با بررسی ساختار کتاب و بخشهای مختلف آن افزود: این کتاب در قطع رحلی عرضه شده و شامل بخش‌های مختلفی است: حدود ۱۰۰ صفحه درباره زندگی دهخدا، ۱۰۰ صفحه درباره آثار دهخدا (غیر از لغت‌نامه)، ۶۰ صفحه درباره شکل‌گیری و استمرار لغت‌نامه، و ۱۰۰ صفحه درباره همکاران دهخدا. بخش مربوط به همکاران دهخدا بسیار کم‌نظیر است، زیرا اطلاعات زیادی درباره برخی از این افراد وجود نداشت و خانم میرشمسی با تلاش فراوان، اطلاعات ارزشمندی درباره این افراد جمع‌آوری کرده‌اند. حدود ۳۰۰ صفحه از کتاب نیز به اسناد اختصاص دارد که می‌تواند منبعی برای تحقیقات آینده باشد.

این پژوهشگر در ادامه گفت: در مورد همکارانی که در طول پنج تا شش دهه با لغت‌نامه دهخدا همکاری کرده‌اند، چند نکته قابل ذکر است: اولاً، برخی از این افراد تحصیل‌کرده رشته ادبیات فارسی بودند، اما برخی دیگر از رشته‌های مختلف مانند حقوق، ادبیات عرب، فلسفه، الهیات و تاریخ به این کار پیوستند. این نکته بسیار مهم است که افراد با زمینه‌های مختلف، علاقه‌مند به مشارکت در این امر ملی بودند. ثانیاً، این همکاران از بیش از بیست استان ایران بودند که نشان‌دهنده گستردگی مشارکت در این پروژه ملی است.

حضور بانوان در لغت‌نامه

عابدی در ادامه سخنانش به نقش بانوان در فعالیت مؤسسه دهخدا اشاره کرد و گفت: در دهه‌های اخیر، با حضور بانوان در میراث جدید لغت‌نامه، نقش آن‌ها در این حوزه ملموس‌تر شده است. بانوانی مانند خانم دکتر شکوفه شهیدی، خانم اکرم سلطانی و خانم میرشمسی، نشان‌دهنده این حضور فعال هستند. این کتاب نیز گواهی قاطع بر این مشارکت است. به سرکار خانم میرشمسی و نشر قطره که با وجود دشواری‌های مالی، این کتاب ارزشمند را منتشر کرده‌اند، صمیمانه تبریک می‌گویم.

اهمیت زبان فارسی و نقش دهخدا

سید احمدرضا قائم‌مقامی، متخصص زبان‌های باستانی و زبان‌شناسی، سخنران بعدی بود. او که سخنش را با بیان اهمیت زبان فارسی و نقش دهخدا آغاز کرد گفت: معارف این قوم به زبان فارسی نوشته شده است و نه به هیچ زبان دیگری. در طول تاریخ، هیچ یک از زبان‌های ایرانی که در این مملکت به وجود آمده‌اند، قابل مقایسه با زبان فارسی نبوده‌اند. از زمانی که زبان اوستایی وجود داشته تا به امروز، هیچ زبانی به اندازه فارسی اهمیت نداشته است. به نظر می‌رسد که وقتی این زبان، که معرف مملکت است، دچار زوال شود، معارفی که باید به این زبان نوشته می‌شد، کمتر نوشته شده‌اند. برای تقویت این زبان، یکی از کارهای ضروری، نوشتن فرهنگ لغت است و دهخدا این کار را به انجام رساند و برخی از هم‌عصران او نیز از جهات دیگر به این امر پرداختند. افرادی مانند پیرنیا، بهمن یار، همایی، علامه قزوینی و سید حسن تقی‌زاده، هر یک به شیوه خود در این زمینه تلاش کردند. کار دهخدا در این زمینه بزرگ‌تر از دیگران بود و باید بررسی شود که این کار چه معنایی دارد و نسبت آن با کارهای دیگران چگونه است. این موضوع ممکن است در کتاب حاضر تا حدی بررسی شده باشد، اما نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.

انتقادات به لغت‌نامه دهخدا

او در ادامه به برخی انتقادات به لغت‌نامه دهخدا اشاره کرد که در زمان حیات مرحوم دهخدا هم مطرح شده بود؛ وی گفت: اسنادی که خانم میرشمسی آورده‌اند، نشان می‌دهد که خود دهخدا نسبت به این انتقادات آگاه بود و پس از او نیز افرادی که مسئولیت لغت‌نامه را بر عهده داشتند، متوجه برخی عیوب آن بودند، اما به دلایلی کمتر به رفع آن‌ها پرداختند. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای لغت‌نامه دهخدا این است که مردم توانستند آثار قدیمی فارسی را به درستی بخوانند. بدون این لغت‌نامه، دست ما در فهم متون قدیمی بسته بود. فرهنگ‌های دیگر، چه آن‌هایی که قبل از لغت‌نامه دهخدا نوشته شده‌اند و چه فرهنگ‌های بعدی، نتوانسته‌اند به اندازه لغت‌نامه دهخدا مفید باشند. این شاید مهم‌ترین دستاورد لغت‌نامه باشد؛ پیوندی که بین ما و متون قدیمی برقرار کرد و ما را به گذشته‌مان متصل ساخت.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

شیوه فرهنگ‌نویسی دهخدا

وی در ادامه گفت: یکی از این انتقادات این است که دهخدا فرهنگ‌های قدیمی را پشت سر هم ردیف کرده است. این روش اگرچه در برخی موارد مفید است و می‌تواند به محققان کمک کند، اما به معنای واقعی فرهنگ‌نویسی نیست. ردیف کردن مترادفات نیز روش مناسبی برای فرهنگ‌نویسی محسوب نمی‌شود. با این حال، این روش در بسیاری از موارد به محققان کمک می‌کند تا معانی لغات را به دست آورند.

عیب بزرگ یا حسن بزرگ؟

وی افزود: یکی دیگر از انتقادات این است که دهخدا گنجینه‌ای بزرگ از اشعار قدیمی را در لغت‌نامه خود گنجانده است. این کار اگرچه از نظر برخی عیب محسوب می‌شود، اما از نظر مرحوم قزوینی، این یک حسن بزرگ است. وقتی خواننده به لغت‌نامه مراجعه می‌کند، می‌تواند به راحتی معانی لغات را در متون قدیمی پیدا کند. البته این روش همیشه به درستی رعایت نشده است و در برخی موارد، لغاتی که در متون نثر وجود دارند، در لغت‌نامه نیامده‌اند.

دایره‌المعارف بودن لغت‌نامه

قائم مقامی ادامه داد: دهخدا در واقع یک دایره‌المعارف ایجاد کرده است. اگرچه او خود از این عنوان پرهیز داشت، اما اسناد نشان می‌دهد که او از ابتدا به دنبال چنین عنوانی بوده است. نام «لغت‌نامه» ظاهراً توسط مرحوم دکتر صدیقی پیشنهاد شد. این دایره‌المعارف در برخی موارد عجیب به نظر می‌رسد، مثلاً در ذیل برخی مدخل‌ها، اطلاعاتی اضافه شده که ممکن است امروز خنده‌دار تلقی شود، اما در کل، این دایره‌المعارف بسیار مفید است. حسن بزرگ لغت‌نامه دهخدا این است که به محققان کمک می‌کند تا متون قدیمی را به درستی بخوانند و با گذشته خود ارتباط برقرار کنند. با این حال، برخی عیوب نیز در آن وجود دارد، مانند ردیف کردن فرهنگ‌های قدیمی و گنجاندن لغاتی که در فرهنگ فارسی جایی ندارند. این کار ممکن است به هدف اصلی دهخدا آسیب بزند. به هر حال، لغت‌نامه دهخدا با تمام حسنات و عیوبش، هنوز هم یکی از مهم‌ترین منابع برای محققان است.

در ادامه کلیپی به یادبود سیدجعفر شهیدی پخش شد و بخشهایی از سخنان او در زمان تصدی امور مؤسسه دهخدا برای حضار به نمایش درآمد.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

در ادامه این مراسم، مریم میرشمسی نویسنده و پژوهشگر روی سن آمد و ضمن خوشامدگویی و تشکر از اساتید گفت: روز شنبه، شانزدهم تیرماه ۱۳۹۷، در یکی از جلسات تألیف لغت‌نامه بزرگ فارسی، استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در جمع مؤلفان مؤسسه لغت‌نامه دهخدا حضور یافتند. در میانه گفتگوها، دکتر شفیعی بر لزوم معرفی و شناساندن مؤلفان و همکاران لغت‌نامه دهخدا تأکید کردند. من نیز یکی از شنوندگان سخنان استاد بودم که ناگهان مخاطب ایشان قرار گرفتم و تا به خود آمدم، دیدم انجام این طرح بر عهده من گذاشته شد. استاد با اصرار گفتند: «این کار فقط از عهده فلانی برمی‌آید.» من، شرمنده از لطف و عنایت استاد و ناآگاه از گستره کار، تکلیف ایشان را پذیرفتم و این‌گونه بنیاد این کتاب گذاشته شد.

وی سپس به پیشینه پژوهش و منابع آن اشاره کرد و افزود: زنده‌یاد دکتر محمد معین در مقدمه لغت‌نامه دهخدا، که در سال ۱۳۳۷ با عنوان جزوه ۴۰ لغت‌نامه منتشر شد، علاوه بر شرح حال و مروری بر آثار دهخدا، یادداشت‌های پراکنده مؤلفان و همکاران تألیف لغت‌نامه را در دو دسته مجموعه ۶۷ نفر در حد یکی دو سطر معرفی کرده است. شادروان دکتر سید محمد دبیرسیاقی در تکمله مقدمه، که در سال ۱۳۵۹ در قالب جزوه ۲۲۲ (آخرین جزوه لغت‌نامه) منتشر شد، سرگذشت لغت‌نامه دهخدا را به تفصیل نوشت و فهرستی با عنوان «همکاران و دستیاران دهخدا و اعضای لغت‌نامه» ارائه داد. آثار دیگر دبیرسیاقی، هر کدام منبع دست‌اول پژوهش درباره دهخدا به شمار می‌روند. همچنین، ایشان آثار پراکنده دهخدا را جمع‌آوری کرد و برخی از اسناد و نامه‌های او را منتشر کرد. پژوهش‌های زنده‌یاد ایرج افشار درباره نامه‌ها و اسناد دهخدا در شماره‌های مختلف مجله «آینده» و پس از آن در مجموعه‌ای با عنوان «نامه‌های سیاسی دهخدا»، آثار ولی‌الله درودیان، کتاب‌شناسی و مجموعه‌های مقالات منتخب، و پژوهش کامیار عابدی با عنوان «صور اسرافیل و علی‌اکبر دهخدا» در پیشینه این کار درخور ذکرند.

نبود اطلاعات و سرنخ درباره همکاران لغتنامه و یکی از مؤلفان

میرشمسی گفت: درباره روش تحقیق و دشواری‌های آن به تفصیل در مقدمه کتاب سخن گفته‌ام و در اینجا تکرار نمی‌کنم. فقط می‌گویم که درباره چند تن از همکاران و یک تن از مؤلفان، اطلاعات درخوری در کتاب نیامده است، چرا که هیچ سرنخی برای شناخت آنان، از جمله آگاهی از نام و اصلیت آن‌ها، به دست نیامد. امید دارم با نقدها و گوشزدهای صاحب‌نظران، این نقیصه و کاستی‌ها و لغزش‌های احتمالی دیگر در چاپ بعدی برطرف شود.

شروع همکاری و یادبود مؤلفان و همکاران

او در ادامه افزود: من در سال ۱۳۸۵ به جمع مؤلفان لغت‌نامه بزرگ فارسی پیوستم، که تقریباً همزمان با بیماری دکتر شهیدی و مهاجرت دکتر دبیرسیاقی به قزوین بود. پس از آن، شاهد درگذشت دکتر سید جعفر شهیدی در سال ۱۳۸۶، استاد عباس دیوشلی در سال ۱۳۸۸، دکتر حسن احمدی گیوی در سال ۱۳۹۱، دکتر جواد درهمی در سال ۱۳۹۵ و دکتر محمد دبیرسیاقی در سال ۱۳۹۷ بودم. روان همه مؤلفان و همکاران درگذشته قرین آرامش و نامشان گرامی باد. به علاوه، در این سال‌ها شاگرد و همنشین چند تن از مؤلفان لغت‌نامه بودم، دکتر حسن انوری_پیشتر در دوره تألیف فرهنگ سخن و بعد در لغت‌نامه_، استاد رسول شایسته، دکتر سعید نجفی اسداللهی که امروز متأسفانه به سبب کسالت از دیدار این هر دو عزیز محرومیم، و دکتر غلامرضا ستوده _که چندی است به سبب کهولت خانه‌نشین هستند_ و دکتر علی‌اشرف صادقی که در دو سه سال اخیر در دوره فترت مؤسسه لغت‌نامه دهخدا در فرهنگستان، افتخار شاگردی و همکاری با ایشان را داشتم. همچنین باید یاد کنم از دو تن از مؤلفان مقیم خارج از ایران، دکتر محمد استعلامی و دکتر جلیل دوستخواه. سایه همه این بزرگواران بر سر ادب و فرهنگ این آب و خاک مستدام باد. از زمان شروع تألیف کتاب تا انتشار آن، متأسفانه دو تن از مؤلفان لغت‌نامه، استاد عبدالله انوار و استاد احمد سمیعی، و دو تن از همکاران تألیف، آقای ستار آل‌بویه و دکتر محمود مدبری را از دست دادیم. یادشان گرامی و نامشان جاودان باد.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

مؤلف کتاب در پایان مراتب سپاسگزاری خود ار همکاران و سخنرانان و حاضران در مراسم را اظهار داشت و گفت: از دکتر حسن انوری، استاد کاوه بیات، استاد کامیار عابدی، دکتر احمدرضا قائم‌مقامی و استاد رسول شایسته (که با پیام تصویری شاگردنوازی کردند)، دکتر بهرام پروین گنابادی که با لطف، گرداننده جلسه امروز بودند، مهندس بهرام فیاضی (مدیر فرهیخته نشر قطره) و همکارانشان، اکرم سلطانی، مهدی تجلی، علیرضا شاه‌محمدی و مهناز بیگی که در برگزاری این برنامه صمیمانه مرا یاری دادند، و همچنین از همکاری و همراهی دکتر محمود بیجن‌خان رئیس محترم مؤسسه لغت‌نامه دهخدا سپاسگزارم.

یادبود دهخدا، که خانه اش مدرسه شد

میرشمسی در پایان سخنانش به تلاش دهخدا اشاره کرد و گفت: در این روزها بیشتر از پیش به روزهایی فکر کردم که دهخدا برای ادامه تألیف لغت‌نامه و گذران زندگی‌اش، مجبور شد در فاصله سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۴، سیزده مرتبه، گاه شش دانگ، گاه سه دانگ و حتی نیم دانگ از خانه‌اش را به صورت بیع مشروط به بانک‌ها و افراد مختلف بفروشد و در قبال آن پول بگیرد و سر موعد بپردازد. در سال ۱۳۲۴، از پرداخت ۶۷۰ هزار ریال در ازای سه دانگ خانه درماند و طلبکاران در حال حراج خانه بودند که بنا بر مصوبه مجلس، وزارت فرهنگ خانه‌اش را خرید تا بعد از مرگش بر جای آن مدرسه‌ای به نام او بسازد. مدرسه ساخته شد، ولی نام دهخدا را بر آن نگذاشتند. به فکر دوران هرمان دهخدا در سال‌های پایان عمرش افتادم، روزها و ماه‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق. دهخدا آن‌چنان مغضوب واقع شد که بسیاری از استادان و افراد سرشناس آن روزگار، به خاطر حفظ جایگاهشان، در مراسم خاکسپاری و ختم شرکت نکردند. برخلاف نظر استاد کاوه بیات، به گمان من دهخدا قدر ندید.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

او از حاضرین خواست تا دقایقی به احترام دهخدا بایستند و او را تشویق کنند. در پایان و با حضور اساتید حاضر در سالن کتاب دهخدا و لغت نامه رونمایی شد.



منیع: خبرگزاری مهر

روح آزاد تصنیف‌گوی خوش‌نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: مهدی نورمحمدی پژوهشگر و نویسنده و سندشناس است، از او ۳۸ عنوان کتاب در زمینه‌های تاریخ، ادبیات، موسیقی و خوشنویسی به چاپ رسیده که ۷ عنوان آن دربارۀ عارف قزوینی است: عارف قزوینی نغمه سرای ملی ایران، انتشارات عبید زاکانی، ۱۳۷۸ / خاطرات عارف قزوینی، با مقدمۀ استاد ایرج افشار، انتشارات سخن، ۱۳۸۸، چاپ دوم ۱۳۹۵ / دیوان عارف قزوینی، به همراه اشعار چاپ نشده، انتشارات سخن، ۱۳۸۹، چاپ دوم با ویرایش و تجدید نظر ۱۴۰۳ / نامه‌های عارف قزوینی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۱، چاپ دوم با ویرایش، تجدید نظر و اضافات، اردیبهشت ۱۴۰۰، چاپ سوم خرداد ۱۴۰۰، چاپ چهارم آبان ۱۴۰۲ / اخبار عارف قزوینی در مطبوعات از دوره قاجار تا عصر حاضر، نشر علم، ۱۳۹۹ / عارف موسیقی دان، انتشارات ماهور، ۱۴۰۰، چاپ دوم آذر ۱۴۰۲ / عارف قزوینی و شاعران زمانه‌اش، انتشارات علمی، ۱۴۰۰.

به مناسبت سالروز درگذشت این هنرمندِ شاعر پرشور از نورمحمدی پرسش‌هایی درباره عارف پرسیدیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

* آقای نورمحمدی شما چند کتاب درباره عارف قزوینی نوشته آید و دیوان او را هم جمع کرده و به چاپ رسانده‌اید. از نگاه شما عارف چگونه مردی بوده است؟

عارف قزوینی یکی از مشهورترین و اثرگذارترین شخصیت‌های ادبی و هنری ایرانی از دورۀ مشروطیت تا عصر حاضر است. وی که شخصیتی مرکب از استعدادهای گوناگون داشت، با وقوع انقلاب مشروطه و وزیدن نسیم روح بخش آزادی، هنرهای خود را به خدمت آرمان‌های این انقلاب بزرگ مردمی درآورد و با صداقت و صمیمیتی که در این راه بروز داد ملقب به عنوان باارزش شاعر ملی شد، عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

عارف شیدا و شیفته وطن خویش بود و عمر را بر سر این عشق شورانگیز به پایان برد. به گفته صاحب نظران، در عصر مشروطه هیچ سخنی نتوانسته مانند کلام او در دل‌های مردم اثر کند و آنان را به خیزش و تکاپو وادارد. اگرچه آثار ادبی و هنری عارف به بیش از یک سدۀ گذشته تعلق دارد، از تازگی آن به هیچ وجه کاسته نشده و خواندن و شنیدن آنها همچنان دلپذیر و شنیدنی است. از همین روی باید گفت عارف از جمله شخصیت‌هایی است که نامشان در حافظه جمعی ایرانیان ثبت شده است.

* به نظر می‌آید عارف شخصیتی چند وجهی است. در چه ابعادی می‌توان او را شناخت؟

شخصیت عارف از سه بُعد هنر، ادب و سیاست حائز اهمیت و بررسی است. عارف زادۀ انقلاب مشروطیت است و این انقلاب مشروطیت بود که ذوق، استعداد و هنر عارف را شکوفا کرد و آن را در خدمت آرمان‌های آزادی خواهی و مشروطه طلبی قرار داد. اگر انقلاب مشروطیت به وقوع نمی‌پیوست، نام عارف این گونه در ادبیات و موسیقی ایران جاودانه نمی‌شد. زندگی عارف مشحون از حوادث گوناگون است. خلاصۀ زندگی او این بیت از اوست که در روی سنگ مزارش حک شده است:

عمرم گهی به هجر و گهی در سفر گذشت

تاریخ زندگی همه در دردسر گذشت

* چه حوادثی در زندگی او رخ داده که به دردسر تعبیرش می‌کند؟

به طوری که گفتم زندگی عارف بسیار پرماجرا و دارای نوسان ای گوناگون بوده است؛ اما اگر بخواهیم آن را با بزنگاه‌ها و حوادث مختلف تاریخی تطبیق دهیم، باید بگوییم که پیوستن به انقلاب مشروطیت و هواداری از آن، پیوستن به نهضت خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان و طرفداری از نهضت جمهوری از مهم‌ترین حوادث زندگی او به شمار می‌رود.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

* چه هنرهایی داشت؟

عارف شاعر، تصنیف ساز، خوشنویس و موسیقی دان مشهور عصر مشروطیت است، او در اواسط سال ۱۲۵۷ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. از نوجوانی موسیقی را در قزوین نزد حاج صادق خرازی، ملأ کریم جناب و سید جعفر مجتهد لنگرودی آموخت و خوشنویسی را نیز در همین شهر از محمدرضا کتابفروش، شیخ علی سکاک و شیخ رضا شالی فرا گرفت و در اثر پشتکار و تمرینات مداوم در خط شکسته و نستعلیق تبحر یافت. خودش در سرگذشت خود نوشته است که در سن ۱۴ سالگی به قدری خط را خوب می نوشته است که در آن اوقات خط وی را برای عبرت اعیان زاده‌های قزوین قطعه کرده، نگاه می‌داشتند.

* از زندگی خانوادگی او چیزی در دست هست؟ ازدواج یا فرزند؟

عارف در ابتدای جوانی دلباخته دختری به نام خانم بالا در قزوین شد، ولی به علت مخالفت پدر و مادر دختر نتوانست به محبوبۀ خود برسد. این حادثه اثر ناگواری بر روح و روان وی بر جا گذاشت.

پس از این ازدواج نافرجام، عارف به تهران رفت و با وقوع انقلاب مشروطیت به این انقلاب بزرگ مردمی پیوست و هنر خود را در خدمت این انقلاب بزرگ مردمی قرار داد. اشعار و تصنیف‌های که در کنسرت‌ها با صدای دلنشین خود اجرا می‌کرد، نقش مهمی در بیداری مردم داشت و انگیزۀ آنان را در مبارزه با استبداد و استعمار بیشتر می‌کرد. او در این دوران، از سوی آزادی خواهان و رجال سیاسی و روزنامه نگاران عصر مشروطه به عنوان باارزش «شاعر ملی» ملقب شد. عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.

* تصنیف‌های او چه ویژگی دارند که این‌طور محبوب بوده و هستند؟

تصنیف‌های عارف علاوه بر بُعد موسیقایی، هنری و زیبایی شناسی، دربردارندۀ یک دورۀ مختصر تاریخ ایران از فتح تهران تا نهضت جمهوری است.

* تجربه این روح هنرمند از ورود به دنیای سیاست و مبارزه چگونه بوده؟

جالب است، عارف در بحبوحه جنگ جهانی اول به همراه عده‌ای از رجال سیاسی که از مخالفین روس و انگلیس و طرفدار آلمان بودند به عثمانی مهاجرت کرد و در این مسافرت که به «سفر مهاجرت» مشهور شد با سید حسن مدرس و میرزاده عشقی هم سفر بود.

عارف پس از چهار سال دربه دری و دوری از وطن، در بهار سال ۱۲۹۸ با کوله باری از تجربیات اقامت در عراق و عثمانی به ایران بازگشت و در این مدت به ماهیت برخی از رجال سیاسی ایران که دم از وطن دوستی می‌زدند اما به بیگانگان وابستگی داشتند بهتر پی برد.

* و کی با کلنل پسیان آشنا و همراه شد؟

در سال ۱۳۰۰ به قیام خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان پیوست و از آنجا که او را ناجی ایران می‌دانست، وی را با نادر مقایسه کرد. عارف در خاطرات خود نوشته است که در تحریک کلنل محمدتقی خان پسیان به قیام نقش اساسی و محوری داشته است.

پس از کشته شدن کلنل محمدتقی خان پسیان، عارف که از حوادث روزگار بسیار نومید و بدبین و افسرده و فرسوده‌تر شده بود به تهران بازگشت و با بلند شدن زمزمه جمهوریت و خلع قاجاریه از سلطنت به نهضت جمهوری پیوست و با به روی صحنه بردن کنسرت جمهوری در اسفند سال ۱۳۰۲ در گراند هتل به طور تمام قد از این نهضت طرفداری کرد.

* این شکست‌های پیاپی چه تأثیری بر روح و جسم او گذاشت؟

پس از شکست نهضت جمهوری، از سال ۱۳۰۶ خورشیدی برای معالجه حنجره و سینۀ بیمار خود به همدان رفت و تا پایان عمر در این شهر به طور منزوی می‌زیست و به جز معدود دوستان خود با افراد دیگر ارتباط چندانی نداشت. او که مجبور به اقامت در همدان بود، از طرف حکومت تحت نظر بود تا با کسی مراودات و ارتباط سیاسی نداشته باشد. عارف در شب دوم بهمن سال ۱۳۱۲ درگذشت و در صحن مقبرۀ بوعلی سینا به خاک سپرده شد.

* میراث عارف را چه می‌توان دانست؟

او به تنهایی چند هنر داشت. شعر خوش می‌سرود، آهنگ خوب می‌ساخت، خط خوش می‌نوشت، آواز را خوش می‌خواند و ساز را نیکو می‌نواخت. اما از اینها که بگذریم مهمترین میراث فکری و عقیدتی عارف عشق به وطن بود. به تعبیر مرتضی نی داود _نوازندۀ مشهور تار_ عارف عاشق ایران بود.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

* اثر عارف قزوینی را کجای زندگی‌مان می‌توانیم ببینیم؟

ببینید، از مشروطه به بعد مکاتب گوناگونی بر جامعه ایران اثر گذاشته است و مردم ایران که پس از مشروطه به دنبال آزادی، عدالت و قانون بودند فریفته و دنباله رو جریانات مختلف سیاسی شده‌اند، ولی هیچیک از این مکاتب و جریانات نتوانسته‌اند پاسخگوی خواسته‌های ملت باشند و در اثر گذشت زمان نقایض این مکاتب آشکار شده است.

یکی از این مکاتب جریانات چپ و تمایل به آموزه‌های سوسیالیسم است. از سال ۱۳۰۰ به بعد که هنوز اسلام سیاسی و اندیشه‌های ظلم ستیزانه اسلامی وارد عرصه اجتماع و سیاست ایران نشده بود، تنها مکتبی که ادعا داشت می‌تواند عدالت اجتماعی را برقرار سازد و ریشه بی عدالتی را از بیخ و بُن برکند سوسیالیسم بود. به همین دلیل، بسیاری از روشنفکران و مبارزین سیاسی بدون اینکه حتی به مبانی ماتریالیستی سوسیالیسم و کمونیسم گرایشی داشته باشند، به امید برقراری عدالت اجتماعی و از بین رفتن تبعیض‌ها، نابرابری‌ها و ظلم‌ها و ستم‌ها به این جریان تازه نفس سیاسی که هنوز معایب و ناکارآمدی‌های آن آشکار نشده بود پیوستند و آن را آرمان خود دانستند. پیوستند. اما گذشت زمان ثابت کرد که کمونیسم و سوسیالیسم خود بزرگترین مخرب اساس آزادی‌های فردی و اجتماعی بوده است، این مسلک به گونه‌ای امتحان خود را بد داده و مبانی فکری آن به گونه‌ای دچار فروپاشی شده که باید آن را در موزه‌های تاریخی جست.

* این مکاتب هرکدام چند صباحی بودند و رفتند، ولی میهن‌دوستی و وطن‌خواهی ایران تغییر نکرده است.

به اعتقاد من، دیگر مکاتبی که مردم ایران به آن‌ها دلبستگی پیدا کردند نیز به دلیل بازخورد و نتیجه نامطلوب، سرنوشتی همچون سوسیالیسم و کمونیسم پیدا کرده‌اند و همین سبب شده که گرایش‌های وطن دوستی، ملی گرایی و وطن خواهی که میراث فکری و عقیدتی عارف است بار دیگر شدت یابد و فراگیر شود.

برای مثال، گرایش به شاهنامه و شاهنامه خوانی و علاقه به مظاهر ملی در مدارس و بخصوص در نسل جوان به شدت در جای جای کشور در حال فراگیر شدن است. اگر نیک و به دقت بنگریم، کشورهایی که دارای گرایش‌های ملی گرایانه و وطن دوستانه هستند، نسبت به دیگر کشورها پیشرفته ترند و مردم آن کشورها از رفاه و توسعه بیشتری برخوردارند. بنابراین، عارف و پیام او را می‌توانیم در گرایشات وطن دوستانۀ جامعۀ ایران بهتر ببینیم.

* اگر عارف قزوینی در تاریخ ما نبود، امروز چه چیزی کم داشتیم؟

عارف نخستین موسیقی دانی بود که تمایلات آزادی خواهی را وارد موسیقی ایران کرد. تا پیش از عارف، بیشتر تصنیف‌های موسیقی ایرانی دارای مضامین عاشقانه و یا مضامین نازل و کم ارزش و حتی مضامین رکیک بود. عارف در دیوان خود، نمونه‌هایی از این گونه تصنیف‌ها را به دست داده است و اگر این گونه تصنیف‌ها را با تصنیف «از خون جوانان وطن» مقایسه کنیم، درخواهیم یافت که عارف چه خدمتی به موسیقی و حتی ادبیات ایران پس از مشروطه کرده است.

عارف به همراه درویش خان اولین موسیقی‏دانی است که کنسرت را در ایران بنا نهاد. علاوه بر این، عارف اولین بنیانگذار کنسرت سیاسی در ایران نیز محسوب می‌شود و تا پیش از او، مردم نمی‌دانستند که از کنسرت نیز می‌توان برای بیان مقاصد سیاسی و اجتماعی استفاده کرد.

در واقع او با استفاده از سلاح موسیقی و اجرای آواز رو در رو، حس وطن‏پرستی، بیگانه ستیزی و مبارزه با جهل و استبداد را در مردمی که بیشتر آنان از داشتن سواد محروم بودند، بیدار می‌کرد. اشخاصی که در کنسرت‌های عارف حضور داشته‌اند، جملگی بر تأثیر شگرف این کنسرت‌ها بر ضمیر پنهان شنوندگان تأکید کرده‌اند.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

*جالب است که این کنسرت‌ها با وجود نوظهور بودن مخاطب داشته‌اند. به نظر می‌آید آن زمان کنسرت رفتن عملی روشنفکرانه بوده و با عامه مردم ارتباط برقرار نکند.

با توجه به اینکه در آن روزگار تنها پنج درصد از مردم ایران باسواد بودند، روش عارف در برقراری ارتباط با مردم از طریق کنسرت، روش منحصر به فرد و بسیار موفقی بود که دیگر شاعران عصر بیداری از آن بی بهره بودند.

بررسی اعلان کنسرت‌های عارف و ادبیات و عباراتی همچون: «زنده کننده موسیقی» و «تجدیدکننده ادبیات» که از سوی مدیران جراید در وصف عارف به کار رفته، نشانگر این نکته است که کنسرت‌های عارف در آن دوران، در حکم یک رویداد بزرگ فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی در آن روزگار بوده است.

* این تجربه که از دوره عارف قزوینی شروع شد، روی موسیقی آزادی‌خواهانه و مبارزه‌های بعد از او هم اثر داشت؟

بله، تجربه عارف در به کار بردن مضامین سیاسی و آزادی خواهی با موسیقی، چراغ راه اعضای کانون شیدا و عارف در انقلاب سال ۱۳۵۷ بود و شاید اگر عارف و تجربۀ او نبود، آنها نمی‌توانستند همسو با تحولات اجتماعی روز، آثار ارزنده خود را به اجرا درآورند.



منیع: خبرگزاری مهر